قوله تعالی: «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ» الآیة...، خزائن اللَّه فی الارض قلوب العارفین، خدای را جلّ جلاله در زمین خزینها است و آن خزینها دلهای عارفانست و سرّهای مریدان، و آنکه در آن خزینها درهاست شب افروز و ودیعتهای گران مایه و بدان آراسته و نگاشته، بعضی بلطایف علم آراسته: دلهای عالمانست، بعضی بحقایق عقل نگاشته: دلهای عابدانست، بعضی ببدایع سرّ پرداخته: دلهای عارفانست. آن گه مهر ربوبیّت بر آن نهاده و در صدف قدم بسته که: قلوب العباد بین اصبعین من اصابع الرّحمن.
اگر کسی گوید: این را چه نشانست؟ گوئیم نشان آنست که تلألؤ شعاع آن جوهر بر جوارح بنده تابد تا همگی وی با خدمت اللَّه پردازد، بشب قیام کند، بروز روزه دارد، پیوسته دلش با طاعت میگراید و بخیر میشتابد و برخصت فرو بیاید. از شبهت پاک بود و از حرام دور، در حلال زاهد و از گذشته بدرد و در وقت با اندیشه و در باقی عمر لرزان و از دوزخ گریزان، بلقمهای و خرقهای راضی، جهان بجهانیان فرو گذاشته و با خدمت اللَّه پرداخته، تن در اشتیاق سوزان و دل بدوست یازان و جان در دوست خندان.
پیر طریقت گفت: الهی از جود تو هر مفلسی را نصیبی است، از کرم تو هر دردمندی را طبیبی است، از سعت رحمت تو هر کسی را بهره ایست، از بسیاری صوب برّ تو هر نیازمندی را قطرهایست، بر سر هر مؤمن از تو تاجیست، در دل هر محبّ از تو سراجیست، هر شیفتهای را با تو سر و کاریست، هر منتظری را آخر روزی شرابی و دیداریست.
«وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ» بوقت ربیع که نظر حق بدنیا رسد و عالم بنازد باد لواقح فرو گشایند، بندهای بسته بر گشایند، عروق اشجار را دهن باز کنند تا شاخههای آن از راه عروق آب کشد و میوه لطیف آرد. همچنین ربّ العزّه بنظر مهر و محبت بدل بنده مؤمن نگرد، باد عنایت فرو گشاید، راه سمع و طاعت بوی بر گشاید، تا شایسته قبول موعظت گردد، بتوبه و انابت بحق باز گردد، راغب در خدمت، مشغول بعبادت، مداوم بر ذکر حق، مواظب بر قهر نفس، در گوش نداء برّ پیوسته، شکوفه امید رسته، میوه طمع بر شاخ فضل بسته، اینت آثار باد عنایت، اینت روایح نسیم کرامت. یقول اللَّه تعالی: «وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ» اذا هبّت ریاح الکرم علی اسرار العارفین اعتقهم من هواجس انفسهم و رعونات طبایعهم و فساد اهوائهم و مراداتهم و یظهر فی القلوب نتائج الکرم و هو الاعتصام باللّه و الاعتماد علیه و الانقطاع عمّا سواه. نشان سعادت بنده آنست که از مهبّ توفیق ناگاه باد عنایت در آید، ابر معاملت فراهم آرد، پس آن ابر بدریای عین یقین فرو شود، آب ندامت بر گیرد، برق ذکر بدرخشد، رعد ارادت بنالد، باران فکرت ببارد، صحراء دل از آن باران زنده گردد، فذلک قوله: «یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» بنده بهمگی بحق باز گردد با نفسی مرده در خود، دلی زنده بحق، زبانی گشاده بذکر، جانی زنده بمهر:
لیس فی القلب و الفؤاد جمیعا
موضع فارغ لغیر الحبیب
انت حبیبی و منیتی و مرادی
و به ما حییت عیشی یطیب
و اذا ما السّقام حل بقلبی
لم یکن غیره لسقمی طبیب
«وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَ نُمِیتُ» نحیی قلوب العارفین بالمشاهدة و نمیت نفوسهم بالمجاهدة. دلهای عارفان بمشاهدت زنده گردانیم و تنهاشان بمجاهدت مرده، نفس حجاب دلست، تا این حجاب در پیش دلست، دل از مشاهدات محروم است، باز که نفس از روی مجاهدت بر وفق شریعت کشته گردد، زندگی دل آغاز کند، هدایت در رسد، مشاهدت در پیوندد، «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا» و یقال نحیی المریدین بذکرنا و نمیت العارفین بهجرنا.
«وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ» الآیة...، المستقدمون: المسارعون فی الخیرات، و المستأخرون: المتکاسلون عن الخیرات. و یقال معناه: عرفنا الرّاغبین فینا و المعرضین عنّا.
«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ» الآیة...، روی انّ ابن عمر کان یتّخذ المجالس، فقال کعب لرجل من جلسائه سل ابن عمر من ما ذا خلق اللَّه آدم؟ فقال ابن عمر: خلق اللَّه آدم من خمسة اشیاء: من الطّین و الماء و النّار و النّور و الرّیح، فلمّا اجاب ابن عمر قال کعب جالسوه: فانّه رجل عالم. مفهوم خبر آنست که ربّ العالمین آدم را که بیافرید از پنج چیز آفرید: از گل و آب و آتش و نور و باد. حکمت در این آنست که ربّ العزّه هر چه آفرید از خلق خویش از یک جنس آفرید، فریشتگان را از نور آفرید و جانّ را از نار آفرید، و هما نور العزّة و نار العزة و من ها هنا اقسم ابلیس بالعزّة لانّه خلق من نار العزّة و الملائکة من نور العزّة، و مرغان را از باد آفرید و دواب و حشرات زمین را از خاک آفرید و خلق دریا را از آب آفرید، هر یکی را از جنسی مفرد آفرید و آدم را از جمله این اجناس آفرید تکریم و تشریف وی را تا بر همه خلق عالم فضل دارد، همه او را مسخّراند و او بر همه مسلّط، اینست که ربّ العالمین گفت: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ... الی قوله: وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلًا».
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: خدای تعالی در آیات قرآن اشاره میکند که همه چیز در عالم دارای خزائن و انبارهایی است که در دلهای عارفان و اولیاء قرار دارد. این دلها مملو از علم و حقیقت و الطاف الهیاند که به خدمت و طاعت خداوند میپردازند و در پی انجام خیرات و دوری از گناهان هستند. در زندگی، عارفان با عنایت الهی و توفیق الهی به رشد و کمال میرسند و از نعمتهای الهی بهرهمند میشوند.
پیر طریقت بیان میکند که هر دردمندی درمانی از رحمت الهی دارد و هر مؤمنی در دل خود نور و روشنی از محبت خدا دارد. در ادامه، اشاره شده که باد رحمت الهی میتواند دلها را زنده کند و انسانها را به عبادت و ذکر مشغول سازد.
مفهوم اصلی این است که عارفان با مجاهدت و تلاش، دلهای خود را از قید نفس رها میسازند و با یاد خدا زندگی خود را معنا میبخشند. انسان از پنج عنصر آفریده شده است: خاک، آب، آتش، نور و باد، که هرکدام نشانهای از حکمت و قدرت خداوند در آفرینش است. آدم به عنوان موجودی برتر از سایر مخلوقات معرفی میشود که به او کرامت و فضل داده شده است.
در نهایت، آیات الهی تأکید میکند که خداوند انسانها را برای رسیدن به کمال و سعادت هدایت میکند و زندگی مؤمنان را با ذکر و شناخت خداوند احیا میسازد.
هوش مصنوعی: خداوند در آیهای میفرماید که همه چیز در نزد او خزانههایی دارد. خزانههای الهی در زمین، دلهای عارفان هستند و اسرار مریدان در آنها نهفته است. این دلها گنجینههایی پر از نور و ودیعههای با ارزش هستند که به بهترین شیوهها و علوم آراسته شدهاند. دلهای علما مملو از لطایف علمی، دلهای عابدان سرشار از حقایق عقل و دلهای عارفان پر از نکتههای باطنی و اسرار عمیقاند. سپس خداوند مهر ربوبیت را بر آنها زده و در گنجینههای دانش و معرفت محافظت کرده است، به گونهای که دلهای بندگان بین دو انگشت خداوند قرار دارند.
هوش مصنوعی: اگر کسی بپرسد: این چیست که نشاندهنده است؟ میگوییم نشان این است که نور آن جوهر بر تمامی اعضای بنده میتابد تا او همیشه با خدمت به خداوند مشغول باشد، شبها قیام کند، روزها روزه بگیرد و همواره دلش به سمت اطاعت حرکت کند و در کارهای خوب شتاب کند. او از گناه و حرام دور است، در حلال زاهد و از گذشتهاش درس میگیرد و در زمان حال با فکر و اندیشه زندگی میکند و در باقی عمرش لرزان و از آتش جهنم دوری میکند. به غذای کم و لباس ساده راضی است و دنیا را برای عبادت ترک کرده و با خدمت به خداوند مشغول است، در حالی که بدنش در longing (اشتیاق) سوزان است و دلش به عشق خدا مملو و جانش در خدمت او شاداب است.
هوش مصنوعی: پیر طریقت میگوید: ای خدا، از بخشندگی تو هر بیچیزی سهمی دارد، از مهربانیات هر کسی که در درد است، درمانی دارد. از وسعت رحمت تو، هر شخصی بهرهای میبرد و هر نیازمندی یک قطرهای از نعمتهای تو دریافت میکند. بر سر هر مؤمنی تاجی از جانب تو هست و در دل هر عاشق، نوری از تو میدرخشد. هر کسی که عاشق توست، با تو ارتباطی دارد و هر آن کس که منتظر است، در پایان روز شرابی و دیداری با تو خواهد داشت.
هوش مصنوعی: بادها در فصل بهار مانند بارورکنندههایی عمل میکنند که زندگی را به طبیعت باز میگردانند. وقتی که لطف و رحمت خداوند به بندگان مؤمن میرسد، مانند بادهای تازه، راههای دل و گوش آنها را باز میکند تا بتوانند به یاد خدا و عبادت او پرداخته و از عادات ناپسند خود دور شوند. با این عطا، انسانها به توبه و انابتی واقعی میرسند و امید آنها شکوفه میزند تا به برکت فضل پروردگار میوهای شیرین به دست آورند. بخشش الهی دلها را از اندیشههای ناپسند پاک میکند و فرد به یاری ایمان و اعتماد به خداوند به زندگی نوینی دست مییابد. نشان حقیقی سعادت این است که فرد ناگهان تحت تأثیر رحمت الهی قرار گرفته و احساس یاری و نزدیکی به خدا کند. در این حالت، دلها و جانها جان تازهای میگیرند و زبانی برای یاد خدا پیدا میشود.
هوش مصنوعی: در قلب و جان هیچ جایی برای هیچ چیز دیگر جز عشق محبوب نیست.
هوش مصنوعی: تو عزیز منی، آرزو و آرمانم هستی و به خاطر تو زندگیام شیرین و خوش است.
هوش مصنوعی: وقتی که بیماریم قلبم را دربرمیگیرد، تنها اوست که برای دردم درمانی ندارد.
هوش مصنوعی: ما دلهای عارفان را با مشاهده زنده میکنیم و نفسهای آنها را با مجاهدت میکشیم. نفس مانند پردهای بر دل است و تا زمانی که این پرده در برابر دل وجود دارد، دل از مشاهده حقایق محروم است. اما وقتی نفس از طریق مجاهدت و طبق شریعت به سوی کشتن خود میرود، دل به زندگی و هدایت جدیدی دست مییابد و مشاهدات آغاز میشود. همچنین کسانی که در راه ما تلاش کنند، ما آنها را به راههای خود هدایت میکنیم. افزون بر این، افرادی که نام ما را یاد میکنند را زنده میسازیم و عارفانی که از ما دوری گزینند را مرده میدانیم.
هوش مصنوعی: ما به خوبی میدانیم که برخی از شما جلوتر حرکت کرده و در انجام کارهای خیر سریعتر هستند، در حالی که برخی دیگر در این زمینه تعلل و کسالت دارند. به عبارت دیگر، ما از کسانی که مشتاق ما هستند و همچنین از کسانی که از ما روی برمیگردانند، آگاهیم.
هوش مصنوعی: خداوند انسان را از چند ماده مختلف آفرید. ابن عمر بیان کرده است که خداوند آدم را از پنج چیز خلق کرده است: گل، آب، آتش، نور و باد. این تنوع در مواد اولیه نشاندهنده حکمت و بزرگی خداوند است. برخی مخلوقات مانند فرشتگان از نور و جنها از آتش آفریده شدهاند، در حالی که پرندگان از باد و موجودات دیگر از خاک و دریا از آب ساخته شدهاند. انسان بهطور ویژه از ترکیبی از این مواد تشکیل شده تا بر سایر مخلوقات برتری داشته باشد و همه چیز تحت فرمان او باشد. به همین دلیل خداوند به انسان احترام گذاشته و او را بر دیگر موجودات برتری داده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.