گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: «بِسْمِ اللَّهِ» بنام خداوند، «الرَّحْمنِ» فراخ بخشایش «الرَّحِیمِ» مهربان.

«الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ» این آیتها نامه ایست، «الْمُبِینِ» (۱) پیدا کننده حق و باطل.

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ» ما فرو فرستادیم آن را، «قُرْآناً عَرَبِیًّا» قرآنی تازی، «لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» (۲) تا مگر شما دریابید.

«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ» ما بر تو میخوانیم، «أَحْسَنَ الْقَصَصِ» نیکوتر همه قصّه‌ها، «بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ» باین پیغام که دادیم بتو، «هذَا الْقُرْآنَ» این قرآن، «وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ» و نبودی پیش از فرو آمدن این نامه، «لَمِنَ الْغافِلِینَ» (۳) مگر از ناآگاهان.

«إِذْ قالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ» آن گه که یوسف گفت پدر خویش را، «یا أَبَتِ» ای پدر ای «إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً» من دیدم در خواب یازده ستاره، «وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ» و خورشید و ماه، «رَأَیْتُهُمْ لِی ساجِدِینَ» (۴) ایشان خود را دیدم که سجده کردند.

«قالَ یا بُنَیَّ» یعقوب گفت ای پسر، «لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلی‌ إِخْوَتِکَ» بمگوی خواب خویش و پیدا مکن آن را بر برادران خویش، «فَیَکِیدُوا لَکَ کَیْداً» که ترا ساز بد سازند، «إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ» (۵) که دیو مردم را دشمنی است آشکارا.

«وَ کَذلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ» و هم چنان که بتو نمود خداوند تو بگزیند ترا، «وَ یُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ» و در تو آموزد تعبیر خوابها، «وَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ» و تمام کند نعمت خویش بر تو «وَ عَلی‌ آلِ یَعْقُوبَ» و بر کسان یعقوب، «کَما أَتَمَّها عَلی‌ أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ» چنانک تمام کرد آن را بر پدران تو از پیش هر دو ابراهیم و اسحاق، «إِنَّ رَبَّکَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ» (۶) خداوند تو دانایی است راست دان، تمام دان، نیکو دان، همه دان.

«لَقَدْ کانَ فِی یُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ» در یوسف و برادران او و در قصص ایشان، «آیاتٌ لِلسَّائِلِینَ» (۷) شگفتها است پرسندگان را.