قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّه منوّر القلوب، الرحمن کاشف الکروب، الرحیم غافر الذّنوب. اللَّه است افروزنده دل دوستان. رحمن است باز برنده اندوه بیچارگان.
رحیم است آمرزنده گناه عاصیان. اللَّه یعطی الرّؤیة بغیر حجاب، الرّحمن یرزق الرزق بغیر حساب، الرّحیم یغفر الذّنب بغیر عتاب، اللَّه است که دیدار خود رهی را کرامت کند بیحجاب. رحمن است که از خزینه خود روزی دهد بیحساب. رحیم است که بفضل خود بیامرزد بیعتاب. اللَّه لارواح السابقین، الرحمن لقلوب المقتصدین، الرحیم لذنوب الظالمین. خدای است که ارواح سابقان بفضل وی نازد، رحمن است که دلهای مقتصدان بمهر وی گراید، رحیم است که گناه ظالمان بعفو خود شوید. من سمع اللَّه اورثه شغبا و من سمع الرحمن اورثه طلبا و من سمع الرّحیم اورثه طربا، فالنفس مع الشغب و القلب مع الطلب و الرّوح مع الطّرب. یکی خطاب خدای شنید در شغب آمد، یکی سماع نام رحمن کرد در طلب آمد، یکی در استماع نام رحیم بماند در طرب آمد. تن محلّ امانت است چون خطاب خدای شنید بیقرار گشت. دل بارگاه محبت است به سماع، نام رحمن در دایره طلب و شوق افتاد. جان نقطهگاه عشق است چون بشارت نعت رحیم یافت بر شادروان رجا در طرب بماند هر چه نعمت بود نثار تن گشت هر چه منت بود بدل دادند آنچه رؤیت و مشاهدت بود نصیب جان آمد.
پیر طریقت گفت: الهی یاد تو میان دل و زبان است و مهر تو در میان سر و جان، یافت تو زندگانی جان است و رستخیز نهان. ای ناجسته یافته و دریافته نادر یافته. یافت تو روز است که خود برآید ناگاهان. او که ترا یافت نه بشادی پردازد نه باندهان.
قوله: الر الالف الف الوحدانیّة، و اللام لطفه باهل المعرفة، و الرّاء رحمته بکافّة البریّة، جلال احدیّت بنعت عزّت و کمال حکمت سوگند یاد میکند، میگوید بوحدانیت و فردانیت، بلطف من با دوستان من، برحمت من بر بندگان من، که این کتاب نامه من است و این حروف کلام من، از حدوث پاک و از نقص دور و از عیب منزّه. سخنی راست، حدیثی پاک، کلامی درست، کلامی که صحبت حق را بیعت است و ذخیره آن در سرّ عارفان ودیعت است. پیغامی که از قطیعت امان است، و بیقرار را درمان است، روشنایی دیده و دولت دل و زندگانی جان است.
أَ کانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَیْنا إِلی رَجُلٍ مِنْهُمْ. کافران را سه چیز شگفت آمد و از آن تعجّب همیکردند: یکی انگیختن خلق برستاخیز و باز آفریدن پس از مرگ.
دیگر فرستادن خدای رسولان را بخلق و دعوت کردن ایشان بحقّ. سیوم تخصیص محمد ص به پیغامبری و برگزیدن وی از میان خلق برسولی. اگر آن مدبران از کمال قدرت خدای خبر داشتندید بعث و نشور را منکر نبودندید و اگر عزّت خدای و کمال پادشاهی وی بدانستندید فرستادن رسولان بخلق ایشان را شگفت نیامدید و اگر دریافتندید که اللَّه خداوند است و کردگار آن کند که خود خواهد و بارادت خود حکم کند و کار اندر تخصیص و تکریم مصطفی روا داشتندید و جحود نکردندید لکن چه سود که دیده حق بین نداشتند تا حق بدیدندید و نه بصیرت دل تا حق دریافتندید، امّا حکمت فرستادن پیغامبران بخلق الزام حجت است تا کافر را بی عذر و بی حجت عذاب نکند. همانست که گفت جلّ جلاله: وَ ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا امّا مؤمن اگر خواهد او را بیامرزد بیتوبت و بیخدمت زیرا که عذاب کردن بیحجت ظلم است و ربّ العزّة پاکست و منزه از جور و ظلم. یقول تعالی: وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ و آمرزیدن مؤمن بیخدمت فضل است، و ربّ العزّة با فضل عظیم است و کرم بینهایت.
یقول تعالی: وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ. و گفتهاند رسولان را بخلق فرستاد تا مؤمنان را بشارت دهند بفضل کبیر و کافران را بیم نمایند بعذاب الیم. اینست که رب العالمین گفت: أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ جایی دیگر گفت: رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ ای محمد کافران را بیم ده که دوزخ برای ایشان تافته و ساخته مؤمنان را بشارت ده که بهشت از بهر ایشان آراسته و پرداخته.
وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ. قال محمد بن علی الترمذی: قدم الصدق هو امام الصالحین و الصدیقین و هو الشفیع المطاع و السائل المجاب محمد ص.
و گفتهاند قدم صدق سبق عنایت است و فضل هدایت. روز ازل در میثاق اول ارواح مؤمنان را مجلس انس از جام محبت بکأس مودّت، شربت مهر داده و ایشان را سرمست و سرگشته آن شربت کرده، و ایشان را وعده داده وعدهای راست درست که باز آرم شما را باین منزل کرامت و باز بنوازم شما را زیادت ازین فضیلت، وَ یَزِیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ فذلک قوله إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا رجوع بازگشت است و بازگشت را هر آینه بدایتی بود لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ. جنید گفت: در رموز این آیت که، إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً قال منه الابتداء و الیه الانتهاء و ما بین ذلک مراتع فضله و تواتر نعمه فمن سبق له فی الابتداء سعادة اظهر علیه فی مراتعه و تقلّبه فی نعمه باظهار لسان الشّکر و حال الرضاء و مشاهدة المنعم. و من لم یجز له سعادة الابتداء ابطل ایّامه فی سیاسة نفسه و جمع الحطام الفانیة لیردّه الی ما سبق له فی الابتداء من الشقاوة.
گفت: ابتدای کارها از خداست و بازگشت همه بخدا، یعنی درآمد هر چیز از قدرت او و بازگشت همه بحکم او، اوّل اوست و آخر او ازل بتقدیر او و ابد بقضای او. حدوث کاینات بامر او فنای حادثات بقهر او میان این و آن مراتع فضل او و شواهد نعمت او هر که را در ازل رقم سعادت کشیدند در مراتع فضل شاکر نعمت آمد و راضی بقسمت. بزبان ذاکر و بدل شاکر و بجان صافی و معتقد. و هر که در ابتدا حکم شقاوت رفت بر وی، خراب عمر گشت و مفلس روزگار و بد سرانجام آلوده دنیا و گرفته حرام و بسته لعب و لهو. چنین خواست بوی لم یزل تا باز برد او را با حکم ازل و نبشته روز اول اینست که رب العالمین گفت: إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا و یقال موعود المطیع الفرادیس العلی و موعود العاصی الرحمته و الرضا و الجنّة لطف الحق و الرحمة وصف الحق فاللطف فعل لم یکن ثمّ حصل و الوصف نعت لم یزل. بو بکر واسطی گفته: مطیعان حمالاناند و حمالان جز باری ندارند و این درگاه بینیازان است و عاصیان مفلساناند جز افلاسی ندارند و این بساط مفلسان است ای خداوندان طاعت نگویم طاعت مکنید تا قرآن را گمانی غلط نیوفتد، چندان که توانید و طاقت دارید طاعت بیارید، پس از روی نیستی همه بگذارید که مطیع و طاعت دو بود و این بساط یگانگی است و ای خداوندان زلت دل تنگ مدارید که این بار معصیت هم بار اوست چنان که طاعت بار اوست اما طاعت بگذارند و معصیت بردارند و گذاشتن فعل تو است برداشتن فعل او.
هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً... الایه. ز روی اشارت شمس آفتاب توفیق است که از برج عنایت بتابد بر جوارح بنده تا آراسته خدمت و طاعت گردد، و قمر اشاره بنور توحید است و روشنایی معرفت در دل عارف که باین نور راه برد بمعروف.
پیر طریقت گفت: الهی عارف ترا بنور تو میداند از شعاع نور عبارت نمیتواند در آتش مهر میسوزد و از ناز بار نمیپردازد.
إِنَّ الَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا... الآیة. کافران بدیدار حق جلّ جلاله امر ندارند که آن را منکراند لا جرم هرگز بآن نرسند و مؤمنان برؤیت حق ایمان دارند و امیدوارند که بینند لا جرم بآن رسند. همانست که مصطفی ص گفت: هر که بوی رسد کرامتی از حق یعنی در خبر بشنود که خدای با بنده کرامت کند و بدیدار خود او را بنوازد، اگر آن بنده نپذیرد این خبر و برؤیت ایمان ندهد، هرگز نرسد بآن کرامت. گفتهاند که امّید دیدار حقّ از آن ندارند که هرگز مشتاق نبودهاند و از آن مشتاق نهاند که دوست نداشتهاند و از آن دوست نداشته که نشناختهاند و از آن نشناختهاند که طلب نکردهاند و از آن طلب نکردند که خدای ایشان را فرا طلب نگذاشت و راه طلب بایشان فرو بست پس همه از خدا است و بارادت و مشیّت خدا است.
یقول تعالی: وَ أَنَّ إِلی رَبِّکَ الْمُنْتَهی لو اراد ان یطلبوه لطلبوا و لو طلبوا لعرفوا و لو عرفوا لاحبّوا و لو احبّوا لاشتاقوا و لو اشتاقوا الیه لرجوا لقاءه و لو رجوا لقاه لرأوه.
قال اللَّه تعالی: وَ لَوْ شِئْنا لَآتَیْنا کُلَّ نَفْسٍ هُداها اذا کان الّذی لا یرجو لقاءه ماواه العذاب و الفرقة فدلیل الخطاب: انّ الّذی یرجو لقاه فقصاراه الوصلة و اللقاء و الزّلفة.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بیان صفات و ویژگیهای خداوند متعال و رابطه او با بندگانش میپردازد. خداوند به عنوان نوری برای دلها، آمرزنده گناهان و رزاقی بیحساب معرفی میشود. او رحمان و رحیم است و هر کس را که به او نزدیک شود، از نعمتها و فضلهایش بهرهمند میسازد. همچنین، خداوند پیامبرانی را برای هدایت انسانها فرستاده تا مؤمنان را به بهشت و کافران را به عذاب بشارت دهند.
تاکید میشود که تنها با آشنایی و رحمت خداوند، انسانها میتوانند به معرفت و رضایت او دست یابند. همچنین، انتظار دیدار خداوند و ایمان به آن، نشانهای از محبت و شوق به اوست. این متن به ارتباط بین بندگان و خداوند اشاره دارد و میگوید که همه چیز از اراده و مشیت خداوند ناشی میشود. در نهایت، اشاره به این است که کسانی که با ایمان و طلب به سوی خداوند میروند، به او نزدیک خواهند شد و به فضل و رحمت او نائل میگردند.
هوش مصنوعی: به نام خداوند بخشنده مهربان، کسی که نوربخش دلهاست و مشکلات را برطرف میسازد. خداوندی است که گناهان را میآمرزد و دل دوستان را روشن میکند. او بخشندهای است که اندوه و غم را از دلهای نیازمندان دور میسازد.
هوش مصنوعی: خدای رحیم و آمرزنده گناهان بندگان است. خداوند بدون مانع و حجاب خود را به بندگانش نمایان میسازد، و رحمن به ملایمت و بدون حساب به آنها روزی میدهد، و رحیم بدون بازخواست، گناهان را میبخشد. او، خدای رحمتگر، به روحهای پیشینیان کرامت میدهد، رحمن دلهای معتدل را مورد مهر خود قرار میدهد و رحیم به گناهان ظالمان عفو میکند. هر کس صدای خدا را بشنود، هیجانزده میشود، و هر کس صدای رحمن را بشنود، در جستجوی او قرار میگیرد، و آنکه نام رحیم را بشنود، شاد میشود. بنابراین، نفس همراه هیجان است، قلب در طلب الهی مشغول است و روح در شادی و سرخوشی به سر میبرد. وقتی خطابی از خدای بزرگ میرسد، تن آدمی بیقرار میشود. دل به عشق و محبت پر شده و با شنیدن نام رحمن، در جستجو و شوق فرو میرود. جان به عشق متصل میشود و با شنیدن نعت رحیم به شادی و سرور میافتد. هر نعمت و برکتی که به تن میرسد، هدیهای است از آنچه که برای جان فراهم آمده است.
هوش مصنوعی: پیر طریقت بیان کرد: ای خدا، یاد تو در دل و زبان و عشق تو در وجود و جانم جاری است. تویی که زندگی و حیات منی و رستاخیز پنهانم. ای کسی که هیچگاه به دامن تو نرسیده و به شگفتی نادر دست یافته است. تو همچون روزی هستی که به ناگهی روشن میشود. کسی که تو را یافته، نه شادمانی میکند و نه بر دهان میآورد.
هوش مصنوعی: در این متن به توحید و یگانگی خداوند اشاره شده و گفته میشود که خداوند با نامهای مختلف خود، از جمله رحمت و لطف، بر وحدانیت و بینظیریاش سوگند میخورد. این کتاب به عنوان پیام خداوند معرفی شده و حروف آن، خالی از هر نقص و عیبی هستند. این کلمات حقیقی و پاک، نمایانگر گفتار حق هستند و جایگاه ویژهای در قلب عارفان دارند. همچنین این پیام، امان و آرامشبخش برای ناآرامان و نورچشمی برای دلها است که به زندگی و روح معنوی کمک میکند.
هوش مصنوعی: آیا برای مردم تعجبی داشت که ما به یکی از خودشان وحی کردیم؟ کافران از سه چیز شگفتزده شدند و به همین دلیل تعجب میکردند: یکی اینکه مردم را به قیامت و رستاخیز فرامیخواند و دیگری این که بعد از مرگ دوباره زنده خواهند شد.
هوش مصنوعی: دیگر فرستادن پیامبران از سوی خداوند به مردم و دعوت آنها به حق متوقف شده است. محمد (ص) به عنوان پیامبر ویژهای برگزیده شده و این انتخاب از میان تمام مردم صورت گرفته است. اگر رهبران و مدبران از قدرت کامل خداوند آگاهی داشتند، بعث و برانگیختن دوباره را انکار نمیکردند. اگر عزت و عظمت خداوند را میدانستند، تعجبی از فرستادن پیامبران به مردم نداشتند. اگر میفهمیدند که خداوند، خالق و پروردگار است و هر آنچه بخواهد، انجام میدهد، به احترام و تکریم محمد (ص) توجه بیشتری میکردند و منکر نمیشدند. اما متأسفانه، آنها توانایی درک حقایق را نداشتند و نه بصیرتی برای دریافت حقیقت داشتند. فرستادن پیامبران به عنوان یک دلیل روشن برای اثبات حق است، تا بیدلیل و بهانهای، کافران را عذاب نکند. همین که خداوند میفرماید: "ما عذاب نمیدهیم تا رسولی بفرستیم" نیز گواهی بر این مطلب است. اما اگر مؤمنی بخواهد، خداوند میتواند او را بدون توبه یا عمل نیکو ببخشید، زیرا عذاب بدون دلیل ظلم است و پروردگار پاک و منزه از ظلم است. او میفرماید: "پروردگارت ظلم نمیکند". همچنین، بخشیدن مؤمن بدون عمل نیک، نشان از فضل و کرم بینهایت خداوند است.
هوش مصنوعی: خداوند صاحب فضل بزرگ است. گفته شده که پیامبران به مردم فرستاده شدند تا به مؤمنان بشارت دهند و کافران را از عذاب هولناک بیم دهند. به همین خاطر خداوند فرموده است: "ای محمد، مردم را به خطر عذاب هشدار بده و به مؤمنان بشارت بده که برای آنها جایگاهی شایسته وجود دارد." همچنین در جایی دیگر اشاره شده که پیامبران دارای بشارتدهی و هشداردهی هستند. خداوند به پیامبرش دستور میدهد که کافران را از عذاب جهنم آگاه کند و به مؤمنان مژده دهد که بهشت برای آنان آماده شده است.
هوش مصنوعی: و سپس به کسانی که ایمان آوردهاند، بشارت بده که در پیشگاه پروردگارشان مقام والایی دارند. محمد بن علی ترمذی میگوید: این مقام والا امام راستگویان و دوستان خداست و او شفیع مورد قبول و درخواستکنندهای است که درخواستش پاسخ داده میشود، یعنی محمد (ص).
هوش مصنوعی: در روز نخست، روحهای مؤمن در میثاق اولیه به هم پیوسته و از جام محبت، شربتی از دوستی دریافت کردند که آنها را سرمست و مشتاق کرد. وعدهای راستین به آنها داده شد تا به منزل کرامت بازگردند و از نعمتی بیشتر بهرهمند شوند. این وعده به معنای بازگشت به سوی خداوند است و این بازگشت همیشه همراه با آغاز و نهایتی است. جنید در مورد این آیه اظهار کرده که این بازگشت از آغاز تا انتها را شامل میشود و در میان آن، فرصتهای الهی و نعمتهای بیپایان وجود دارد. کسی که در آغاز با سعادت بوده، حتماً در میادین نعمات خداوند نیز خوشبخت خواهد بود و نشانههای شکر و رضایت را در خود خواهد داشت. اما کسانی که در ابتداء از سعادت بیبهره ماندهاند، روزهایشان را صرف جمع آوری اموری فانی میکنند، در حالی که تنها به شقاوتی که در ابتداء نصیبشان شده بازمیگردند.
هوش مصنوعی: آغاز هر کاری از خداوند است و بازگشت همه چیز به او خواهد بود. به این معنا که همه چیز از قدرت او به وجود آمده و سرانجام تحت فرمانش قرار دارد. او نخستین و آخرین است و وجود همه چیز بر اساس تقدیر و قضا و قدر اوست. آفرینش کائنات به فرمان او و زوال آنها به ارادهاش است. در بین این دو، نعمتهای او و شواهد لطفش وجود دارد. کسانی که در عالم قدیم مقدر شدهاند که خوشبخت باشند، در عرصههای فضل او شاکر و راضی هستند و با زبان ذاکر و دل شاکر به زندگی میپردازند. اما آنانی که در آغاز شقاوت قضاوت شدهاند، عمرشان خراب و روزگارشان بیبرکت میشود و سرانجام بدی را تجربه میکنند. چنین وضعیتی مورد خواست خداوند است، تا آنها را به حکم ازل خود هدایت کند. پروردگار عالمیان فرموده: "به سوی او بازگشت شما همه است." این وعدهای حق است. کسانی که مطیع هستند، به بهشتهای اعلی وعده داده میشوند و شایستگان رحمت و رضا و بخشش الهی به آنها وعده داده شده است. مطیعان بارهایی را بر دوش میکشند و این درگاه، دَرِ بینیازان است. در حالی که عاصیان، مفلس هستند و جز افلاس چیزی ندارند. این جایگاه مختص مفلسان است. ای صاحبان طاعت، برای نکنید که طاعت را زیر سؤال ببرید، اما هر چه میتوانید و در توان دارید طاعت را به جا آورید. از روی نداشتن خود، همه چیز را واگذارید؛ چرا که طاعت و معصیت هر دو در این دنیا وجود دارد. بار معصیت هم بر دوش اوست همانطور که بار طاعت را دارد. اما باید طاعت را رها کنند و معصیت را به دوش بکشند. گذاشتن و برداشت کردن، عزم و ارادهی شماست و این عمل خداوند را شامل میشود.
هوش مصنوعی: او کسی است که خورشید را به عنوان منبعی از روشنی قرار داد. از این اشاره میتوان فهمید که نور خورشید، نمادی از توفیق الهی است که بر زندگی انسان میتابد و او را در انجام بندگی و خدمت به خداوند یاری میکند. همچنین، ماه نماد نور توحید است و روشنایی معرفت در دل عارفان را به تصویر میکشد که با این نور، راه درست را در زندگی خود مییابند.
هوش مصنوعی: پیر طریقت بیان میکند که عارفان واقعی، حقیقت الهی را از نور خدا میشناسند و نمیتوانند با کلمات آن را توصیف کنند. آنها در آتش عشق خود میسوزند و هرگز به راحتی از دلبستگیهای دنیوی خارج نمیشوند.
هوش مصنوعی: کافرانی که به دیدار خدا امیدوار نیستند، هرگز به آن دیدار نمیرسند و انکار میکنند. برعکس، مؤمنانی که به دیدار خدا ایمان دارند، امیدوارند تا او را ببینند و به آن دیدار میرسند. پیامبر (ص) فرمودهاند که هرکسی بوی کرامتی از خداوند را بشنود و اگر آن را نپذیرد و به دیدار ایمان نداشته باشد، هرگز به آن کرامت نخواهد رسید. گفته شده که امید به دیدار خداوند از آن رو نیست که هیچگاه مشتاق او نبودهاند و اگر مشتاق نبودهاند، به دلیل نداشتن دوستی با اوست و این دوستی به دلیل ناآگاهی نسبت به او پدید آمده است. این ناآگاهی ناشی از عدم طلب است و عدم طلب به این خاطر است که خداوند آنها را به جستجوی خود وا نداشته و راه طلب را بر آنها مسدود کرده است. در نهایت، همه چیز از خداوند و اراده و مشیت او ناشی میشود.
هوش مصنوعی: خداوند میفرماید: همانا مقصد نهایی به سوی پروردگارت خواهد بود. اگر آنان اراده میکردند که به آن دست یابند، حتماً تلاش میکردند. و اگر تلاش میکردند، قطعاً حقیقت را درک میکردند. اگر حقیقت را درک میکردند، به آن عشق میورزیدند. و اگر به آن عشق میورزیدند، به آن شوق میورزیدند. و اگر به آن شوق میورزیدند، نهایتاً آرزو میکردند که او را ملاقات کنند. و اگر آرزوی ملاقات او را داشتند، حتماً او را میدیدند.
هوش مصنوعی: خداوند متعال میفرماید: اگر میخواستیم، میتوانستیم به هر انسانی راه هدایت را نشان دهیم. اما کسی که امیدی به ملاقات ما ندارد، جایگاهش عذاب و جدایی است. بنابراین، نتیجهای که میتوان گرفت این است که کسی که به ملاقات ما امید دارد، بالاخره به پیوستگی و نزدیکی خواهد رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.