گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: إِنَّ اللَّهَ اشْتَری‌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ خدای بخرید از گرویدگان، أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ تنهای ایشان و مالهای ایشان، بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ تا بهشت، ایشان را بود، یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ تا با دشمن خدا کشتن کنند از بهر خدا، فَیَقْتُلُونَ ایشان کشند وَ یُقْتَلُونَ ایشان را کشند، وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا وعدیست بر خدای براستی و درستی، فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ در تورات و انجیل و قرآن باز نموده و گفته، وَ مَنْ أَوْفی‌ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ و کیست باز آمده‌تر بپیمان خود از خدای، فَاسْتَبْشِرُوا شادبید، بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ باین خرید و فروخت که کردید وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. (۱۱۱) آنست آن پیروزی بزرگوار.

التَّائِبُونَ با خدای گروندگان‌اند، الْعابِدُونَ خدای پرستان‌اند، الْحامِدُونَ خدای ستایندگان‌اند، السَّائِحُونَ روزه‌داران‌اند، الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ نماز گزاران‌اند، الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ نیکوکاری فرمایندگان‌اند، وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ و از ناپسند باز زنندگان‌اند، وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ و اندازه‌های خدای را کوشندگان‌اند، وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ. (۱۱۲) و شاد کن گرویدگان را.

ما کانَ لِلنَّبِیِّ روا نبود و سزا نبود، پیغامبر را، وَ الَّذِینَ آمَنُوا و ایشان که گرویدگان‌اند، أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ که آمرزش خواهند مشرکان را، وَ لَوْ کانُوا أُولِی قُرْبی‌ و هر چند خویشان و نزدیکان باشند، مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمْ پس آنکه پیدا گشت مؤمنانرا، أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِیمِ. (۱۱۳) که آن خویشاوندان دوزخیان‌اند.

وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ و نبود آن آمرزش خواستن ابراهیم پدر خویش را، إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیَّاهُ مگر از بهر وعده‌ای که وی را داده بود، فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ چون ابراهیم را پیدا شد، أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ که پدر او دشمن است خدای را، تَبَرَّأَ مِنْهُ بیزاری جست ازو إِنَّ إِبْراهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ. (۱۱۴) که ابراهیم اوّاه بود، با خداوند خود، گراینده و گردنده و بردبار.

وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ و نیست خدای عز و جل که قومی را ضایع کند و تباه پس آنکه ایشان را عقل داد و فهم، حَتَّی یُبَیِّنَ لَهُمْ ما یَتَّقُونَ تا آن گه که ایشان را پیدا کند، چون باید کوشید تا رسند، إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ. (۱۱۵) که خدای بهمه چیز داناست.

إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ خدای را است پادشاهی هفت آسمان و هفت زمین، یُحْیِی وَ یُمِیتُ مرده زنده میکند و زنده می‌میراند، وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ. (۱۱۶) و نیست شما را جز خدای کاری سازی و نه یاری دهی.

لَقَدْ تابَ اللَّهُ توبه پذیرفت خدای و با خود آورد، عَلَی النَّبِیِّ وَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ پیغامبر را و مهاجران و انصار را، الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ و ایشان که وی را پی‌بردند، فِی ساعَةِ الْعُسْرَةِ در هنگام عسرة، مِنْ بَعْدِ ما کادَ پس آن که نزدیک بود، یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ که از جای بگشتید دلهای گروهی از مؤمنان، ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ پس آن گه توبه داد ایشان را و توبه پذیرفت از ایشان، إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِیمٌ. (۱۱۷) او بر ایشان مهربانی است بخشاینده.

وَ عَلَی الثَّلاثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا. آن سه تن را که ایشان را با پس کردند ایشان، حَتَّی إِذا ضاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ تا جهان بر ایشان تنگ گشت، بِما رَحُبَتْ به فراخی که بود، وَ ضاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ و دلهای ایشان تنگ گشت، وَ ظَنُّوا و درست بدانستند و یقین، أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ که باز گشت نیست از خدا، إِلَّا إِلَیْهِ مگر هم با خدای ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ پس ایشان را توبه داد و با خود آورد، لِیَتُوبُوا تا باز آمدند، إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ. (۱۱۸) که خدای باز آرنده و باز پذیر است و مهربان.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode