گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: قُلْ بگو أَ غَیْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا جز از اللَّه خدای گیرم فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کردگار آسمانها و زمینها وَ هُوَ یُطْعِمُ و اوست که میخوراند وَ لا یُطْعَمُ و او را نخورانند، قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ بگو مرا فرمودند أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ که نخست کس باشم که گردن نهد، وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (۱۴) و هان که از انباز گیرندگان نباشی.

قُلْ إِنِّی أَخافُ بگو که من می‌ترسم إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی اگر گردن کشم از خداوند خویش، عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (۱۵) ترسم از عذاب روزی بزرگوار.

مَنْ یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ هر که آن عذاب از او بگردانند آن روز، فَقَدْ رَحِمَهُ ببخشود اللَّه بر وی وَ ذلِکَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ (۱۶) و آنست آن پیروزی آشکارا.

وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ و اگر بتو رساند خدای گزندی فَلا کاشِفَ لَهُ‌ باز برنده نیست آن را إِلَّا هُوَ مگر هم او، وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ و اگر بتو رساند نیکی، فَهُوَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (۱۷) او آنست که بر همه چیز توانا است.

وَ هُوَ الْقاهِرُ اوست فرو شکننده و کم آورنده فَوْقَ عِبادِهِ زبر رهیگان خویش وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ (۱۸) و اوست دانای آگاه.

قُلْ أَیُّ شَیْ‌ءٍ بگو چه چیز است أَکْبَرُ شَهادَةً که گواهی آن مهتر همه گواهیها است؟ قُلِ اللَّهُ بگو که آن چیز اللَّه است شَهِیدٌ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ گواه است میان من و میان شما وَ أُوحِیَ إِلَیَّ و بمن پیغام کردند هذَا الْقُرْآنُ این قرآن است لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ تا شما را آگاه کنم بآن، وَ مَنْ بَلَغَ و هر که رسد أَ إِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ شما می‌گواهی دهید أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْری‌ که با اللَّه خدایان دیگرند، قُلْ لا أَشْهَدُ بگو من باری گواهی ندهم قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ بگو اوست که خدایی است یگانه، وَ إِنَّنِی بَرِی‌ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ (۱۹) و من بیزارم از هر چه انباز میگیرید.

الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ ایشان که ایشان را کتاب دادیم یَعْرِفُونَهُ میشناسند رسول را کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ چنان که پسران خویش را می‌شناسند، الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ ایشان که زیان کار ماندند فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (۲۰) حق می‌نشناسند و نمی‌پذیرند و نمی‌گروند.

وَ مَنْ أَظْلَمُ و کیست ستمکارتر بر خود مِمَّنِ افْتَری‌ عَلَی اللَّهِ کَذِباً از آن کس که دروغ نهد بر خدای أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ یا دروغ شمارد سخنان وی، إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (۲۱) هرگز نیک نیاید و نه پیروز ستمکاران بر خویشتن.

وَ یَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً و آن روز که برانگیزیم ایشان را همه، ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا پس گوئیم ایشان را که مشرک بودند أَیْنَ شُرَکاؤُکُمُ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (۲۲) کجااند این انبازان با من که می‌گفتند بدروغ.

ثُمَّ لَمْ تَکُنْ فِتْنَتُهُمْ آن گه نبود عذر ایشان که گویند إِلَّا أَنْ قالُوا مگر آنکه گویند وَ اللَّهِ رَبِّنا و باللّه خداوند ما ما کُنَّا مُشْرِکِینَ (۲۳) که ما هرگز انبازگیران نبودیم با خدای.

انْظُرْ درنگر یا رسول من! کَیْفَ کَذَبُوا عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ چون دروغ گفتند بر خویشتن! وَ ضَلَّ عَنْهُمْ و چون گم گشت ازیشان ما کانُوا یَفْتَرُونَ (۲۴) آنچه بدروغ در دنیا میگفتند !