قوله تعالی: وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ... الآیة... ابو صالح روایت کرد از ابن عباس، که این آیت و سورة الاخلاص بیکبار فرو آمدند.
آن گه که مشرکان قریش از مصطفی درخواستند. تا خدای را عز و جل صفت کند و نسبت وی گوید. گفتند یا محمد انسب لنا ربک، فانزل اللَّه عز و جل سورة الاخلاص و هذه الآیة.
کافران را عجب آمد چون این شنیدند که ایشان سیصد و شصت بت در کعبه نهاده بودند و ایشان را معبودان خود ساخته، گفتند این سیصد و شصت معبود کار این یک شهر راست مینتوانند داشت، چگونه است اینک محمد میگوید که معبود همه جهان و جهانیان خود یکی است، پس گفتند نهمار دروغی که اینست! و شگفت کاری! رب العالمین جای دیگر جواب ایشان داد و گفت پیغامبر من این نه آیین نو است که تو آوردی یا خود تو گفتی که خدا یکی است، که پیغامبران گذشته همین گفتند، و باین آمدند و رفتند، و پیغام گزاردند، که معبود جهانیان یکی است یگانه و یکتا. و ذلک فی قوله تعالی وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ اهل تفسیر در اشتقاق اسم اله و در تفسیر آن وجوه فراوان گفتهاند، و ما از آن دو وجه اختیار کردهایم: یکی آنست که الآله من یوله الیه فی الحوائج، ای یفزع الیه فی النوائب.
آله آنست که بندگان و رهیکان نیازها بدو بردارند، و حاجتها از وی خواهند، و در بلاها و شدتها پشت با وی دهند و در وی گریزند، و اللَّه بفضل خود شغل همه کفایت کند و کار همه راست گذارد، و دعاء همه بنیوشد. قال بعضهم لو رجعت الیه فی اول الشدائد لا مدّک اللَّه بفنون الفوائد، لکنک رجعت الی اشکالک فزدت فی اشغالک اگر بنده هم از اول که وی را نکبت رسد بهمگی بوی باز گردد و داروی درد خویش از جای خود طلب کند، بمراد رسد و شفا یابد. لکن بامثال و اشکال خویش گراید، و از منبع عجز قوت طلبد، لا جرم در شغل خود بیفزاید، و دردش مضاعف شود.
حکایت کنند که یکی کنیزکی داشت و بفروخت دلش در بند وی بماند، پشیمان شد شرم داشت که سرّ خود بر خلق گشاید، حاجت خود بر کف خویش نبشت و بر آسمان داشت گفت بار خدایا! کریما! فریاد رسا! تو خود دانی که در دلم چیست! هنوز این سخن تمام ناگفته که مشتری کنیزک با کنیزک هر دو بدر سرای آمده و میگوید رأیت فی منامی ان البایع ولیّ من اولیاءنا تعلق قلبه بها، فان رددتها علیه بلا ثمن ادخلناک الجنة، قال و انی آثرت الجنة علیها.
قول دیگر آنست که آله از لاه گرفتهاند، عرب گوید لاهت الشمس اذا علت، آفتاب را الاهه گویند از آنک بالا گیرد و به قال الشاعر: و اعجلنا الالاهة أن تغیبا پس معنی آله آن باشد که او خداوندی است بر مکان عالی، و قدر او متعالی، و فراوانی از آیات و اخبار که اشارت بعلو و فوقیت اللَّه دارد برین قول دلیل است، و معطل اینجا لعمری که خوار و ذلیل است.
«لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» مصطفی علیه السلام گفت «لا اله الّا اللَّه» کلید بهشت است، و بنده هر گه که این کلمه بگوید درهای بهشت در درون وی گشایند، تا هر لختی نو کرامتی و دیگر راحتی بجان وی میرسد. مصطفی ازینجا گفت: «من احبّ ان یرتفع فی ریاض الجنة فلیکثر ذکر اللَّه»
گفت هر که خواهد تا امروز نقدی بهشت خداوند عز و جل بچشم دل به بیند و فردا بچشم سر، و در مرغزار آن بخرامد و بدیدار آن برآساید، ایدون باید که ذکر خداوند بر زبان خویش بسیار راند. و معلوم است که سر همه ذکرها کلمه لا اله الا اللَّه است، و مصطفی ع کسی را دید که میگفت
«اشهد ان لا اله الا اللَّه» فقال «خرج من النار»
گفت از آتش رستگاری یافت، و هر که از آتش برست لا بد به بهشت پیوست، چون رسیدن به بهشت و رستن از آتش در کلمه «لا اله الا اللَّه» بست، پس این کلمه چون عوضی است آن را، و بهشت را چون بهایی، مصطفی ع ازینجا گفت: «ثمن الجنة لا اله الا اللَّه»
و از فضائل این کلمت یکی آنست که مصطفی ع گفت «ما شیء الا بینه و بین اللَّه حجاب الّا قول لا اله الا اللَّه کما ان شفتیک لا یحجبها شیء کذلک لا یحجبها شیء حتی تنتهی الی ربها، فیقول لها اسکنی فتقول یا رب کیف اسکن، و لم تغفر لقائلی؟ فیقول و عزتی و جلالی ما اجریتک علی لسان عبدی و انا ارید ان اعذّبه»
و عن انس بن مالک قال قال رسول اللَّه «ان ربی یقول نوری هدای، و لا اله الا هو کلمتی، و انا هو، فمن قالها ادخلته حصنی، و من ادخلته حصنی فقد امن». و روی موقوفا علی انس، و زاد فیه و «القرآن کلامی» و منی خرج.
«الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» اسمان رقیقان، احدهما ارق من الآخر، این هر دو نام بخشایش و مهربانی و رحمت راست، و رحمن بلیغتر است و تمامتر، که همه انواع رحمت در ضمن آنست، چون رأفت و شفقت و حنان و لطف و عطف. ازینجاست که نام خاص خداوند است و مطلق او را سزاست، و کس را درین نام با وی انبازی نیست، ابن عباس گفت در تفسیر هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا لیس احد یسمّی الرحمن غیره جل و علا، و خبر درست است از مصطفی حکایت از خداوند که گفت «انا الرحمن خلقت الرحم و شققت لها اسما من اسمی.»
این خبر دلیل است که فعل خداوند عز و جل از نام وی مشتق است، نه اسم از فعل مشتق، چنانک خالق و باعث و امثال آن، اسم بر فعل سابق است نه فعل بر اسم، خالق نام شد که بیافرید خلق را، بلکه گویند از آن بیافرید که خالق بود، و مخلوق را خلاف اینست که اسم وی از فعل مشتق است. تا رحمت نکند او را رحیم نگویند، عن اسماء بنت یزید عن النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلّم قال فی هاتین الآیتین. اسم اللَّه الاعظم و الهکم اله واحد لا اله الّا هو الرّحمن الرّحیم، الم، اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ... الآیة... ابن عباس گفت چون این آیت از آسمان فرود آمد که وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ کافران گفتند ان محمدا یقول و الهکم اله واحد فلیأتنا بآیة ان کان من الصادقین. محمد میگوید خدا یکی است اگر چنانست که میگوید تا نشانی نماید ما را و حجتی آرد که بر راستی وی دلالت کند، پس رب العالمین این آیت فرو فرستاد که «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ...»
هر چه درین آیت گفت همه نشانهای کردگاری و یکتایی خداوندست عز و جل، در هر چیزی نشانیست و در هر نشانی از لطف وی برهانیست، در کرد وی قدرت پیدا، و در نظام آن حکمت پیدا، و در لطافت آن علم پیدا، و در قوام آن کمال و کفایت پیدا. اول در آسمان نگر که چون برداشت، و بی ستون بر هواء قدرت بداشت رفع سمکها فسوّیها، سمکی بدان بزرگی بر هواء بدان نازکی، ازین عجبتر هوایی بدان لطیفی چون بردارد باری بدان کثیفی، ازین طرفهتر آن میغ گرانست که معلق بر باد بزانست، میغ بی چشم میگرید، باد بیپر میپرد رعد بیجان مینالد، اینست لطافت و حکمت، اینست زیبایی صنعت و کمال قدرت، آسمانی بباران گریان، بر وی چرخ گردان، باد از وی خیزان، هزاران چراغ در وی درخشان، همه بر پی یکدیگر پویان، و بی زبان خالق را تسبیح گویان «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»، گاه پوشیده بخلالی از میغ، گاه سبز و درخشان چون روی تیغ، دو چراغ دیگر در وی فروزان، یکی سوزان یکی گدازان، عمر نوردان و هنگام سازان، گیتی را شمار، و روزگار را طومار، یکی شب آرای، یکی روز افروز، یکی شتابنده چون هزیمتی، یکی گران رو چون نو آموز. دیگر آیت، زمین است که هر کس را در آن وطن، و هر چیز را در آن سکن، زنده را مادر، و مرده را چادر، بار زنده میکشد، و عوراء مرده میپوشد، شادروانی از گرد کرده، و بر روی آب بداشته، هر دو دشمن یکدیگر آن گه هر دو دل بر هم نهاده، و تن فراهم داده، نه گرد را از آب زیانی، نه آب را از گرد نقصانی.
زمین بر روی آب همچون کشتی بر روی دریا، و کشتی را از حشو ناگزیرست تا گران گردد و موج که زیر آن خیزد آن را به نگرداند، همچنین کوههای بلند در زمین او کند چنانک گفت «وَ جَعَلْنا فِیها رَواسِیَ شامِخاتٍ» تا زمین بوی گران شد، و بر آب آرام گرفت هر که در عالم بنا کرد از آب نگه داشت، بنا را بآرامش پیوند کرد، که جنبش بنا اساس را منتقض گرداند، و آب چون بر پی رود بنا را تباه کند، صانع قدیم حکیم پس عالم بر آب نهاد، و سقف وی گردان آفرید، تا بدانی که صنع وی بصنع کس نماند. آیت دیگر تاریکی شب است و روشنایی روز، این تاریکی از آن روشنایی پدید کرد، و آن روشنایی ازین تاریکی برآورد، و هر دو بر پی یکدیگر داشت. چنانک گفت «جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً» آن گه شب تاریک را بماه منور کرد، و روز روشن را بچراغ خورشید مطهّر و معطر تا آنچه در شب بر بنده فائت شود بروز بجای آرد، و آنچه در روز فائت شود بشب بجای آرد، و خدای را عز و جل در آن بستاید و از وی آزادی کند، اینست که اللَّه گفت: «لِمَنْ أَرادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرادَ شُکُوراً».
آیت دیگر کشتی است بر روی دریا وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ، دریا از بهر آدمی نرم شده و منفعت خلق را رام کرده، تا کشتی بروی آسان رود، و بآب فرو نشود، و ملاح هدایت یافته تا باد راست از کژ بشناخته، و ستاره را آفریده تا وی را راهبر و دلیل شده. اگر نه رحمت خداوند بودی و مهربانی وی بر بندگان و ساختن کار و اسباب معیشت، لختی چون فراهم نهاده و در هم بسته در آن موجهای چون کوه کوه چون برفتی؟ یا خود چون بماندی؟ لکن برحمت خود آن دریاها مسخّر کرد و بساخت آدمیان را، و زیر کشتی روان ساخت تا بفرمان خالق هر جا که آدمی بخواهد کشتی میرود و منفعت میگیرد، اینست که رب العزة منت نهاد بر بندگان و گفت اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ.
آیت دیگر بارانست، که از آسمان فرود آید تا زمین مرده بدان زنده شود و نبات بر آرد، چنانک اللَّه گفت: وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قطرههای باران در میغ تعبیه کند، و آن میغ گران بار بر هواء قدرت بدارد، آن گه بادی گرم فرستد تا میغ از هم برگشاید، و قطرات از آن بریزد، چنانک اللَّه گفت وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً و با هر قطره فریشته، تا چنانک فرمان بود بجای خود میرساند، چون باران بزمین رسد آن زمین مرده زنده شود، بجنبد و شکافته گردد، و از آن انواع نبات و اصناف درختان برآید، نبات رنگارنگ و درختان گوناگون، رنگهای نیکو، و طعمهای شیرین و بویهای خوش، بار لختی حلوا، بار لختی روغن، بار لختی دارو، و لختی ترش، لختی شیرین، لختی خوردن را، لختی پیرایه را، لختی هم میوه و هم روغن، لختی هم میوه و هم جامه، لختی غذاء آدمیان، لختی غذاء ستوران، لختی غذاء مرغان، عاقل چون در نگرد داند که این ساخته را سازندهایست و آراسته را آراینده، و رسته را رویاننده، هر یکی بر هستی اللَّه گواه و او را به یگانگی وی نشان، نه گواهی دهنده را خرد، نه نشان دهنده را زبان و لقد قالوا.
و فی کل شیء له آیة
تدلّ علی انه واحد
در صنع آله بی عدد برهانست
در برگ گلی هزارگون دستانست
آیت دیگر جانورانند ازین چهارپایان و مرغان و حشرات زمین و ددان بیابان یقول تعالی و تقدس وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ هر یکی برنگی و شکلی دیگر، بر صفتی و صورتی دیگر، هر یکی را الهام داده که غذاء خویش چون بدست آرد، و بچه خویش را چون نگه دارد، و آشیان خویش چون کند، و جفت خویش چون شناسد، و از دشمن چون پرهیزد، و آفریدگار خود را چون ستاید، اگر وی را عقل و زبان بودی از فضل و عنایت آفریدگار خویش چندان شکر کردی که آدمی در تعجب بمانید، هر چند که سر تا پای وی بزبان حال این شکر میکند و تسبیح میگوید وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ پس باید که این جانوران را بچشم حقارت ننگری، و آن را خوار نداری، و بدانی که خدای را عز و جل در آفرینش آن حکمتهاست و تعبیهها که آدمی از دریافت آن عاجز آید.
گرچه خوبی تو سوی زشت بخواری منگر
کاندرین ملک چو طاوس بکارست مگس
آیت دیگر فرو گشادن بادهاست و گردانیدن آن از هر سوی، چنانک گفت عز و علا وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ بلفظ جمع قراءت مدنی و شامی و بصری و عاصم است و بلفظ واحد قراءت باقی. و جمع اشارت بباد رحمت است که راحت خلق را فرو گشاید، چنانک گفت وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ یُرْسِلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ و قال تعالی: وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ. و بلفظ واحد اشارت بباد عذابست، که عقوبت قومی را فرو گشایند چنانک جای دیگر گفت وَ فِی عادٍ إِذْ أَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ. جای دیگر گفت فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ. عبد اللَّه عمر گفت بادها هشت اند چهار رحمت را و چهار عذاب را، اما آنچه رحمت است ناشرات، و مبشرات، و لواقح، و ذاریات، و آنچه عذاب است صرصر و عقیم اند در برّ، و عاصف و قاصف در بحر، و مصطفی ع هر گه که باد برآمدی گفتی: اللهم اجعلها ریاحا و لا تجعلها ریحا قال مجاهد هاجت الریح علی عهد ابن عباس، فجعل بعضهم یسب الریح، فقال لا تسبوا الریح و لکن قولوا اللهم اجعلها رحمة و لا تجعلها عذابا
و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم الریح من روح اللَّه تاتی بالرحمة، و تأتی بالعذاب، فلا تسبوها و اسئلوا اللَّه خیرها، و استعیذوا باللّه من شرها
و روی انه صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم قال و الریح مسجّن فی الارض الثانیة فلمّا اراد اللَّه ان یهلک عادا. قال یعنی الخازن ای رب! أ ارسل علیهم من الریح قدر منخر الثور، فقال الجبار عز و جل اذا تکفأ الارض و من علیها، و لکن ارسل علیهم من الریح قدر خاتم، فهی التی قال اللَّه عز و جل ما تَذَرُ مِنْ شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ.
و امیر المؤمنین علی گفت علیه السّلام بادها چهاراند شمال و جنوب و صبا و دبور، گفتا و حدّ شمال از حد قطب است تا بمغرب آفتاب در روز استواء، یعنی آن روز که با شب یکسان باشد، و حد دبور ازین مغرب است که گفتم تا بمطلع سهیل، و حد جنوب از مطلع سهیل است تا بمشرق استواء، و حدّ صبا ازین مشرق است تا بحد قطب. رب العالمین جل جلاله نصرت مصطفی ع در باد صبا بست، و هلاک عاد در باد دبور، و تلقیح اشجار و برکات نبات در جنوب و در شمال، قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم نصرت بالصبا و اهلکت عاد بالدبور
و قال العوام بن حوشب تخرج الجنوب من الجنة فتمرّ علی جهنم. فغمّها منها و برکاتها من الجنة و تخرج الشمال من جهنم فتمرّ علی الجنة فروحها من الجنة و شرها من النار.
آیت دیگر میغ است با بار گران در هواء لطیف روان چنانک گفت وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ گهی از دریا برخیزد این میغ و آب برگیرد، و گاه بر سبیل بخار از کوهها پدید آید، و گاه از نفس هوا پدید آید، و قطرههای باران در آن تعبیه، و بخطی مستقیم، بر هر یکی نوشته، و تقدیر کرده که کجا فرو آید، و کدام حیوان تشنه است تا از آن آب خورد، و کدام نبات خشک است تا تر شود، و کدام میوه بر سر درخت خشک میشود تا آب به بیخ آن رسد و بباطن وی در شود، از راه عروق که هر یکی بباریکی چون موسی است، تا آب بآن میوه رسید و تر و تازه گردد. و باشد که قطره از آن بدریا افتد و رب العزة در قعر دریا حیوانی آفریده که صدف پوست ویست، وی را الهام دهد تا وقت باران بکناره دریا آید، و پیوست از هم باز کند و آن قطره باران در در وی افتد. پس پوست فراهم کند و بقعر دریا باز شود، و آن قطره در درون خویش میدارد چنانک نطفه در رحم و آن را میپرورد و از قوت آن جوهر صدف که بر صفت مروارید آفریده است بوی سرایت میکند، مدتی دراز تا مروارید شود. پاکا خداوندا! که از قطرات باران که در آن میغ تعبیه است چندین نعمت بر خلق ریزد و چندین کرم و رحمت نماید! تا بدانی که وی خداوند قادر بر کمال است، و بر بندگان با فضل و افضال است! و به قال عکرمة رحمه اللَّه «ما انزل اللَّه عز و جل من السماء قطرة الّا انبتت بها فی الارض عشبة. و فی البحر لؤلؤة. و صحّ فی الخبر
ان النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم قال بینما رجل بفلاة اذ سمع رعدا فی سحاب، فسمع فیه کلاما، اسق حدیقة فلان باسمه، فجاء ذلک السحاب الی جرّة فافرغ فیها من الماء، ثم جاء الی ذناب شرج. فانتهی الی شرجة، فاستوعب الماء، و مشی الرجل مع السحابة حتی انتهی الی رجل قائم فی حدیقة یسقیها. فقال یا عبد اللَّه ما اسمک؟ قال و لم تسئل؟ قال انی سمعت فی سحاب هذا ماؤه اسق حدیقة فلان باسمک فما تصنع فیها اذا صرمتها؟ قال امّا اذا قلت ذلک فانّی أجعلها ثلاثة اثلاث، اجعل ثلثا لی و لاهلی، و اردّ ثلثا فیها، و اجعل ثلثا فی المساکین و السائلین و ابن السبیل.» ثم قال تعالی: لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ گفت در آنچه نمودیم از صنایع حکمت، و لطائف نعمت، و عجائب قدرت، و شواهد فطرت نشانهاست بر کردگاری و یکتایی خداوند، و دلیلها بر توانایی و دانایی او گروهی را که خرد دارند و حق دریابند و با مولی گرایند و دل با وی راست دارند و نظر وی پیش چشم خویش دارند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، به توضیح یکتایی خداوند و صفات او پرداخته شده است. نویسنده با استناد به آیات قرآن و روایات پیامبر، به انکار مشرکان قریش که دارای بسیاری از بتها بودند، اشاره میکند و بر یکتایی خداوند تأکید میورزد.
همچنین به مفهوم "اله" اشاره شده است که به معنای اقبال و رویآوری مردم به خداوند در مواقع نیاز و بلا است. نویسنده اساسیترین واژهها و آیات را که به یکتایی و صفات خداوند مرتبط هستند، مورد بررسی قرار میدهد و به اهمیت عبارت "لا اله الا الله" در دین اسلام اشاره میکند و آن را کلید بهشت میداند.
علاوه بر این، آفرینش جهان، آیات قدرت الهی و نشانههای عظمت خداوند در طبیعت و پدیدههای اطراف ما به تفصیل توضیح داده شده است. از جمله، باران، بادها، آسمان، زمین و جانوران به عنوان نشانههایی از حکمت و قدرت خداوند معرفی میشوند.
در نهایت، مطالب به تأکید بر اهمیت تفکر و درک آیات الهی و ایجاد رابطهای نزدیکتر با خداوند ختم میشود.
هوش مصنوعی: در آیهای آمده است که خداوند واحد است. ابو صالح از ابن عباس نقل کرده است که این آیه و سوره اخلاص همزمان نازل شدهاند.
هوش مصنوعی: وقتی که مشرکان قریش از پیامبر خواستند که خداوند را توصیف کند و نسبت او را بیان کند، گفتند: "ای محمد، خدا را برای ما معرفی کن." در این هنگام، خداوند سوره اخلاص را نازل کرد که در آن به توصیف خویش پرداخته است.
هوش مصنوعی: کافران وقتی شنیدند که محمد (ص) میگوید معبود واقعی فقط یک خداست، تعجب کردند. آنها میدانستند که در کعبه سیصد و شصت بت دارند و این بتها را به عنوان خدایان خود پرستش میکنند. بر این اساس فکر میکردند که این تعداد معبود نمیتواند از یک شهر باشد و نمیتوان به یک خدای واحد اعتقاد داشت. آنها با تمسخر گفتند که این سخنان دروغ است! اما در واقع خداوند به این پرسش پاسخ داده و بیان کرده که پیامبران پیشین نیز همین حقیقت را مطرح کردهاند که معبد و خالق جهانیان تنها یک خدا است. این امر در قرآن ذکر شده که پیامبران همگی به مردم میگفتند: "هیچ خدایی جز من نیست، پس مرا پرستش کنید." اهل تفسیر در توضیح نام «اله» نظرات متعددی ارائه دادهاند و ما دو دیدگاه را انتخاب کردهایم؛ یکی اینکه «اله» به معنای کسی است که در سختیها و نیازها به او پناه برده میشود.
هوش مصنوعی: انسانها باید در مواقع ضرورت و سختی به خداوند مراجعه کنند و از او یاری بخواهند. در شرایط بحرانی، باید به او پناه ببرند و بر کمکهای او تکیه کنند. خداوند با لطف و رحمت خود نیازمندیهای همه را برطرف میسازد. اگر انسانها از همان ابتدا که به مشکلات و سختیها برمیخورند، به خداوند روی آورند و علاج دردهای خود را از او بخواهند، به مراد خواهند رسید و شفای خواهند یافت. اما اگر به مشکلات و افکار منفی خود پناه ببرند و به جای خدا به منابع ناتوانی خود تکیه کنند، تنها بر شدت مشکلات و دردهایشان خواهد افزود.
هوش مصنوعی: روایتی نقل شده که مردی کنیزکی داشت و بعد از اینکه او را فروخت، دلش به یاد او دچار غم و اندوه شد. او از اینکه احساساتش را با دیگران در میان بگذارد، شرمنده بود و احساس نیازش را بر کاغذ نوشت و به آسمان دعا کرد و گفت: خدایا! ای بخشنده! تو میدانی چه در دل من میگذرد! هنوز کلامش تمام نشده بود که خریدار کنیزک به منزل آمد و گفت: در خواب دیدم که فروشنده، ولی من از دوستان خداست و قلبش به این کنیزک وابسته شده است. اگر او را بدون پول به من برگردانی، تو را به بهشت میبرم. خریدار پاسخ داد که من به بهشت به جای او ترجیح میدهم.
هوش مصنوعی: یکی از تفاسیر این واژه این است که "آله" را از کلمه "لاه" گرفتهاند. عربیها وقتی میخواهند بگویند خورشید بالا آمده است، میگویند "لاهت الشمس". بنابراین، "آله" به معنای خداوندی است که در مکان عالی قرار دارد و مقام او نیز بسیار بلند و متعالی است. شواهد زیادی وجود دارد که به عظمت و برتری خدا اشاره میکند. در این مورد، به نظر میرسد که معطل کسی در اینجا خوار و ذلیل است.
هوش مصنوعی: «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» به معنای این است که تنها خدا وجود دارد. پیامبر اسلام (ص) فرمودند که جمله «لا اله الّا اللَّه» در واقع کلید بهشت است و هرگاه بندهای این کلمه را بر زبان بیاورد، درهای بهشت برای او گشوده میشود و او از کرامتها و راحتیهای جدیدی برخوردار میشود. پیامبر همچنین بیان کردند که کسی که دوست دارد در باغهای بهشت ارتفاع بگیرد، باید ذکر خدا را زیاد کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که میخواهد امروز با دیده دل بهشت خداوند را ببیند و فردا با دیده سر در باغ بهشت قدم بزند و از دیدار او آرامش یابد، باید ذکر خدا را بر زبان خود بسیار تکرار کند. همچنین مشخص است که اصل تمامی ذکرها جمله "لا اله الا اللَّه" است. پیامبر اسلام (ع) کسی را دید که این جمله را تکرار میکرد.
هوش مصنوعی: شهادت میدهم که خدایی جز خداوند نیست. سپس گفت: «او از آتش (جهنم) خارج شد.»
هوش مصنوعی: کسی که از آتش نجات یابد، حتماً به بهشت خواهد پیوست. رسیدن به بهشت و رهایی از آتش وابسته به کلمه «لا اله الا اللَّه» است. بنابراین، این کلمه بهنوعی به عنوان بهایی برای بهشت تلقی میشود. به همین دلیل، پیامبر اسلام (مصطفی) فرمود: «بهای بهشت، لا اله الا اللَّه است».
هوش مصنوعی: یکی از ویژگیهای این کلمه این است که پیامبر اسلام (ع) فرمودند: «هیچ چیزی میان بنده و خداوند حجاب نیست جز کلمه 'لا اله الا اللَّه'، همانطور که لبها هیچچیز را نمیپوشانند، این کلمه نیز هیچ حجاب و مانعی ندارد تا به مقام رب برسد. سپس خداوند به آن کلمه میفرماید: 'ساکن باش'، و کلمه پاسخ میدهد: 'پروردگارا، چگونه میتوانم ساکن شوم وقتی که گویندهاش را نبخشیدهای؟' خدا میفرماید: 'به عزت و جلالم، من این کلمه را بر زبان بندهام جاری کردم در حالی که من میخواستم او را عذاب کنم.'»
هوش مصنوعی: انس بن مالک نقل میکند که پیامبر (ص) فرمودند: «پروردگار من میفرماید نور من هدایت است، و هیچ معبود دیگری جز او نیست، کلام من است، و من آن کلام هستم. هرکس این را بگوید، او را به قلعهام درمیآورم و هرکس را که به قلعهام وارد کنم، در امان است.» همچنین این روایت به شکل موقوف بر انس نیز آمده و در آن افزوده شده که «قرآن کلام من است» و این کلام به من رسیده است.
هوش مصنوعی: «الرحمن الرحیم» اشاره به دو نام از نامهای خداوند دارد که هر دو به معنی بخشش و محبت هستند. این دو نام به گونهای با هم تفاوت دارند؛ «رحمن» به معنای رحمت جامعتر و کاملتری است که تمامی انواع رحمتها مانند رأفت، شفقت، حنان و لطف را در بر میگیرد. به همین دلیل، «رحمن» نام خاص و منحصر به فرد خداوند است و هیچکس نمیتواند به این نام به خداوند نسبت داده شود. ابن عباس در تفسیر این نام میگوید که هیچکس نمیتواند به خداوند لقب «رحمان» بدهد. همچنین، در حدیثی از پیامبر گفته شده است که خداوند فرمود: «من رحمت را خلق کردم و نامی از نامهای خود را به آن نسبت دادم.»
هوش مصنوعی: این خبر نشان میدهد که نام خداوند از عمل او نشأت گرفته و نه برعکس. به عبارت دیگر، واژههایی مانند "خالق" و "باعث" به عمل او اشاره دارند و نه اینکه عمل از این نامها مشتق شده باشد. به همین دلیل، لقب "خالق" بدین معناست که او مخلوقات را آفریده است، نه اینکه مخلوقات به خاطر فعل او نامیده شوند. همچنین، کسی نمیتواند او را "رحیم" بنامد مگر اینکه رحمتش را نشان دهد. در این میان، به حدیثی از پیامبر اشاره میشود که در دو آیه از قرآن آمده است. این آیات به توحید خداوند اشاره دارند و کافران از آن به چالش پرداخته و خواستار معجزهای برای اثبات ادعای پیامبر شدند. در پاسخ، خداوند آیهای را نازل کرد که به خلقت آسمانها و زمین اشاره دارد.
هوش مصنوعی: در این متن به نشانههای قدرت و یکتایی خداوند پرداخته شده است. همه چیز در جهان نشاندهنده وجود خدا و لطف اوست؛ در هر پدیدهای میتوان قدرت، حکمت و علم خداوند را مشاهده کرد. به آسمان نگاه کنید؛ چگونه بدون ستون و تنها بر روی هوا ایستاده است. ابرها با وجود وزن و تنهایی خود، در آسمان معلقاند و باران میبارند. در طبیعت وجود چراغهایی که نور میافشانند و در حرکتاند، نشاندهنده زیبایی و شکوه آفرینش است. همچنین در ارتباط با زمین صحبت میشود که جایگاه زندگی و سکونت برای موجودات زنده و مرده است. زمین میتواند زندهها را در آغوش گیرد و مردگان را پوشش دهد. این دو عنصر، یعنی آب و خاک، با وجود اینکه به نظر میرسد یکدیگر را تهدید کنند، به خوبی با هم همزیستی دارند. در نهایت، متن به زیبایی و نظم طبیعت اشاره میکند و نشان میدهد که همه چیز در این جهان به هم مرتبط است و به تسبیح خداوند مشغولند.
هوش مصنوعی: زمین بر روی آب مانند کشتیای بر روی دریا قرار دارد. برای اینکه کشتی بتواند در دریا حرکت کند، باید وزن و توازن داشته باشد تا از غرق شدن جلوگیری کند. همچنین کوههای بلند در زمین به ثبات آن کمک میکنند. این ثبات باعث میشود زمین بر روی آب ثابت بماند. تمام سازههایی که بر روی آب ساخته میشوند باید به نوعی با آب ارتباط داشته باشند و در برابر نوسانات مقاومت کنند. اگر بناها به طور ناپایدار ساخته شوند، با حرکت آب از بین میروند. بنابراین، خالق حکیم، عالم را بر روی آب خلق کرد و ساختارش را به شکلی طراحی کرد که نشان دهد کارهای او بینظیر و خاص هستند. سپس به وجود تاریکی شب و روشنایی روز اشاره میشود؛ هر یک از این دو از دیگری ناشی میشود و به گونهای با هم در ارتباطاند. شب با نور ماه روشن میشود و روز با نور خورشید، تا آنچه در شب از دست رفته در روز جبران شود و برعکس. خداوند را باید در این حال شکر گزار بود، زیرا این تغییرات فرصتی برای یادآوری و سپاسگزاری از او فراهم میآورد.
هوش مصنوعی: دریا مانند یک کشتی بزرگ است که بر روی آبها به نفع انسانها حرکت میکند. این دریا به گونهای نرم و مناسب شده که انسانها بتوانند راحتتر از آن بهرهبرداری کنند و کشتیها در آن غرق نشوند. ملوانان هم به هدایت درست بادها و ستارهها آشنا هستند تا بتوانند بهترین راه را پیدا کنند. اگر لطف و رحمت خداوند نبود، دریاها میتوانستند به شکل خطرناکی برای انسانها عمل کنند و زندگی را دشوار کنند. اما خداوند این دریاها را به خدمت انسانها درآورده تا آنها بتوانند با امنیت و راحتی سفر کنند و از نعمتهای آن بهرهمند شوند. به این ترتیب، خداوند به بندگانش عنایت کرده و میفرماید که اوست که دریا را زیر فرمان شما قرار داده تا کشتیها به فرمان او بر روی آن حرکت کنند.
هوش مصنوعی: باران نشانهای از رحمت الهی است که از آسمان نازل میشود تا زمینهای مرده را زنده کند و گیاهان و درختان را به رویش بیاورد. خداوند در قرآن فرموده است که او آب را از آسمان نازل میکند تا زمین پس از مرگش زنده شود. باران در ابرها جمع میشود و ابرهای پر بار بر هوا تسلط مییابند، سپس باد گرم میوزد و ابرها را از هم باز میکند تا قطرات باران بر روی زمین بریزد. وقتی باران به زمین میرسد، زمین مرده زنده میشود، تکان میخورد و شکاف برمیدارد و انواع مختلفی از گیاهان و درختان به وجود میآید. این گیاهان و درختان از نظر رنگ و طعم متنوع و دلپذیرند، برخی میوههای شیرین و برخی تلخ، برخی خوراکی برای انسانها و برخی دیگر برای حیوانات و پرندگان هستند. انسان عاقل میداند که این همه زیبایی و تنوع، نشانهای از وجود سازندهای بزرگ و یکتا است که همه چیز را با حکمت آفریده است و این نشان از عشق و قدرت اوست.
هوش مصنوعی: در هر چیزی نشانهای وجود دارد که بیانگر یگانگی اوست.
هوش مصنوعی: در ساخت آفرینش، نشانههای زیادی وجود دارد و در هر گل، هزاران دلیل و نشانه نهفته است.
هوش مصنوعی: در این متن اشاره شده است که انواع جانوران شامل چهارپایان، پرندگان، حشرات و موجودات بیابانی هر یک به شکل و رنگی منحصر به خود آفریده شدهاند. خداوند به هر یک از این موجودات الهام کرده است که چگونه به پیدا کردن غذا، نگهداری از فرزندان، ساختن لانه، شناخت جفت، پرهیز از دشمن و ستایش آفریدگار خود بپردازند. اگر این موجودات زبان و عقل داشتند، از نعمتهای خداوند چنین شکرگزاری میکردند که انسانها در شگفتی باقی میماندند. این موجودات به نوعی به شکر و تسبیح خداوند مشغولند، هرچند انسانها نمیتوانند این تسبیح را درک کنند. بنابراین، نباید به این جانوران از دیدگاه کمارزشی نگاه کرد و باید دانست که در آفرینش آنها حکمتی نهفته است که انسان از درک آن ناتوان است.
هوش مصنوعی: هرچند که زیبایی تو به زشتی من نمینگرد، اما بدان که در این ملک، مانند طاووس درخشان است، مگس هم وجود دارد.
هوش مصنوعی: یکی از نشانهها، وزیدن بادها و تغییر مسیر آنها از جهات مختلف است. این به معنای رحمت یا عذاب الهی است. در قرآن فرمود: "و تغییر بادها" که در روایتهای مختلف به صورت جمع و مفرد آمده است. بادهای رحمت به انسانها راحتی میبخشند و آیهای اشاره به این دارد که خدا بادهایی را به عنوان بشارت میفرستد. همچنین بادهایی برای ز fertilization گیاهان فرستاده میشوند. از سوی دیگر، بادهای عذاب نیز وجود دارند که برای مجازات قومها فرستاده میشوند. به عنوان مثال، در مورد قوم عاد باد عقیم به آنها فرستاده شد. برخی از علما میگویند که بادها به هشت نوع تقسیم میشوند: چهار نوع رحمت و چهار نوع عذاب. وزش بادهایی که رحمت میآورند، مانند بادهای بشارتدهنده و بارورساز، در حالی که بادهای عذاب شامل بادهای سرما و طوفانهای دریایی هستند. پیامبر(ص) هرگاه بادی وزیده میدید، دعا میکرد که خداوند آن را به عنوان رحمت قرار دهد و نه عذاب. یکی از علمای بزرگ به هنگام وزیدن باد در زمان ابن عباس به افرادی که از باد بد میگفتند، توصیه کرد که به جای سب باد، دعا کنند تا آن باد رحمت باشد و عذاب نیاورد.
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: باد از روح خداست، که رحمت را به همراه دارد و گاهی نیز عذاب میآورد. پس باد را دشنام ندهید و از خداوند خیر آن را بخواهید و از شر آن به خدا پناه ببرید.
هوش مصنوعی: در این متن آمده است که زمانی که خداوند قصد داشت قوم عاد را هلاک کند، یکی از نگهبانان از او خواست که باد را به اندازهی دم گاو بر سر آنها بفرستد. اما خداوند پاسخ داد که زمین و آنچه بر آن است به هم میخورد. در عوض، او فرمان داد که بادی به اندازهی یک حلقه فرستاده شود، و این همان بادی است که خداوند دربارهاش فرموده است که هیچ چیزی را که به آن برسد، باقی نمیگذارد و همه را مانند خاکستر میکند.
هوش مصنوعی: امیرالمؤمنین علی علیهالسلام درباره چهار نوع باد صحبت کردند: بادهای شمال، جنوب، صبا و دبور. ایشان توضیح دادند که حد شمال از قطب شمالی آغاز میشود و به سمت مغرب آفتاب در روزی که شب و روز یکسان است، خواهد رفت. باد دبور از این مغرب تا محل طلوع ستاره سهیل ادامه دارد. همچنین، باد جنوب از محل طلوع سهیل تا مشرق در روزی که شب و روز یکسان است، جریان دارد و باد صبا نیز از مشرق تا قطب شمال است. خداوند متعال، یاری حضرت محمد (ص) را در باد صبا قرار داد و قوم عاد را در باد دبور هلاک کرد. همچنین، تلقیح درختان و برکات گیاهی در بادهای جنوبی و شمالی صورت میگیرد. پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودند که نصرت از سوی باد صبا است و قوم عاد به وسیله باد دبور نابود شدند.
هوش مصنوعی: گروهی از مردم نقل میکنند که جریانهای جنوبی از بهشت خارج میشوند و بر روی جهنم میگذرانند. این جریانها در حقیقت از برکات و نعمتهای بهشت بهرهمند هستند. در عوض، جریانهای شمالی از جهنم خارج میشوند و بر روی بهشت میگذرند که روحشان از بهشت و آلودگیشان از آتش جهنم است.
هوش مصنوعی: ابرها به عنوان موجوداتی سنگین در هوای لطیف حرکت میکنند. گاهی از دریا برمیخیزند و آب را جمعآوری میکنند، گاهی به شکل بخار از کوهها نمایان میشوند و یا از نفس هوا ایجاد میشوند. قطرههای باران در آنها جاگذاری شده و هر کدام به طور دقیق مشخص شدهاند که در کجا فرود آیند، کدام حیوان تشنه شود تا از آن آب بنوشد، و کدام گیاه دارای خشکی است تا مرطوب گردد. همچنین تعیین شده که کدام میوه بر روی درخت خشک میشود تا آب به ریشههای آن برسد و وارد باطن آن شود. مسیر ورود آب به میوهها همانند عروق باریک است که آب را به آنها میرساند تا تازه شوند. ممکن است یک قطره آب بر روی دریا بیفتد و در عمق دریا، موجودی که پوستش صدف است، ایجاد شده تا او را الهام دهد که در زمان باران به کنار دریا بیاید و با باز کردن پوست خود، آن قطره را درون خود جای دهد. سپس پوست خود را جمعآوری کرده و در عمق دریا باز میشود و آن قطره را در درون خود نگهداری میدارد، همانند نطفهای در رحم که تحت پرورش قرار میگیرد و به مرور زمان به مروارید تبدیل میشود. خداوند منان! که از قطرات باران چه نعمتهای زیادی برای مخلوقاتش نازل میکند و چه رحمتهایی را میفرستد! تا بدانیم او خداوندی توانمند و با فضیلت است.
هوش مصنوعی: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: در حینی که مردی در بیابان بود، صدای رعدی را از آسمان شنید و در آن صدا نام باغی به همراه پیام را شنید که میگفت: "باغ فلانی را سیراب کن." آن ابر به طرف ظرف آب آمد و مقداری آب در آن ریخت، سپس به سمت حوضی دیگر حرکت کرد و تمام آب را در آنجا جمع کرد. مرد به دنبال ابر رفت تا به مردی رسید که در باغی ایستاده و مشغول آبیاری بود. او از آن مرد پرسید: "ای بنده خدا، اسم تو چیست؟" مرد پاسخ داد: "چرا میپرسی؟" او گفت: "من صدای این ابر را شنیدم که گفت: باغ فلانی را به نام تو سیراب کن؛ پس وقتی که باغ را برداشتید، چه خواهید کرد؟" آن مرد گفت: "اگر اینطور است، من آب را به سه قسمت تقسیم میکنم: یک قسمت برای خودم و خانوادهام، یک قسمت را برای خود باغ برمیگردانم و قسمت آخر را به فقرا و نیازمندان میدهم." سپس آیهای نازل شد که نشانههایی برای مردمی با عقل و خرد میباشد. در آنچه به عنوان نشانههایی از حکمت، نعمت و قدرت خداوند بیان شده، دلایل روشنی بر یکتایی و توانایی خداوند برای کسانی است که خرد دارند و حق را درک میکنند و در پی خداوند میگردند و دلهایشان به سوی او راست است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.