نه بخت آنکه به موی تو راه خواهم کرد
ز خواب یا به خیالت نگاه خواهم کرد
چنین که جان به لب آمد مرا ز درد فراق
شکیب سهل بود، چندگاه خواهم کرد
چو هیچ قصه شبهای مات باور نیست
کنون ستاره و مه را گواه خواهم کرد
نمی رود ز من آن آفت نظر ترسم
که عمر در سر این یک نگاه خواهم کرد
بپوش چشم من و آب دیدگان امروز
که من نظاره آن کج کلاه خواهم کرد
گذر چه می کنی آخر به سویم، ای ساقی
مکن که توبه عمرم تباه خواهم کرد
ز بهر آنکه نبینم برابرت سایه
ز دود سینه جهانی سیاه خواهم کرد
چرا مقابل روی تو می شود آخر؟
مبین در آینه، جانا، که آه خواهم کرد
جفا که می رود امشب ز هجر بر خسرو
حکایت ار بزنم، صبحگاه خواهم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.