مطربا سوی چمن وقت گل آهنگ تو کو
صوت تو، نغمه تو، بربط تو، چنگ تو کو
پیش آن لعل چه نازی به صفا ای یاقوت
آب تو، تاب تو، رخشانی تو، رنگ تو کو
ای فلک گر به پری چهره من داری بخت
مکر تو، سحر تو، افسون تو، نیرنگ تو کو
چند گویی که منم خسرو اقلیم سخن
ملک تو، کشور تو، تاج تو، اورنگ تو کو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این verses از زیباییهای چمن و گل و نغمههای موسیقی میگوید و به دنبال صدای مطرب و سازهایش است. او همچنین به زیباییها و رنگهای یاقوت و تاب و روشنایی اشاره میکند. شاعر در ادامه، به تقدیر و بخت خود پرداخته و از جادوی فلک و نیرنگها سخن میگوید. او در انتها از خود بهعنوان خسرو سخن میگوید و به دنبال تاج و اورنگ خود میگردد. بهطور کلی، شاعر در جستجوی زیبایی، عشق و مقامی ویژه است.
هوش مصنوعی: ای مطرب، کجا رفتهای؟ وقتی که گلها در چمن شکفتهاند، صدای تو و نغمههایت کجا هستند؟ زود بیا با بربط و چنگت که در این موقعیت نیاز به موسیقی تو احساس میشود.
هوش مصنوعی: در جلوی آن لبهای زیبا، چه جذابیتی وجود دارد. ای یاقوت، زیبایی چشمهای تو، درخشش و رنگ تو کجاست؟
هوش مصنوعی: ای آسمان، اگر تو همسری زیبا مانند من داری، بخت تو را از کجا آوردهاند؟ سحر و جادو، فریب و نیرنگ تو کجا رفته است؟
هوش مصنوعی: چند بار بگویید که من پادشاه زبان و بیان هستم؟ سلطنت، سرزمین و تاج و تخت تو کجاست؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.