گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

چنین کان خنده شیرین تو کردی

هلاک عاشقان آیین تو کردی

جفا می کرد بر من خود زمانه

بلای عشق تا شد، این تو کردی

نکردی رد سؤال بوسه هرگز

گدایی بر دلم شیرین تو کردی

ترا من دل سپردم، لیک جایش

در آن گیسوی چین بر چین تو کردی

نه مرد عشق بودم من، ولیکن

مگس را طعمه شاهین تو کردی

مبادا نام غم هرگز بر آن دل

مرا گر چه چنین غمگین تو کردی

مرا این ماجرای دیده با تست

چنینم بیدل و بی دین تو کردی

تو خوبان را نمودی پیشم، ای چشم

ستم بر جان من چندین تو کردی

نگفتم بد ترا، ای عشق، هرگز

که قصد خسرو مسکین تو کردی