مشک بر اطراف مه آورده ای
توبه به زیر گنه آورده ای
بر رخ تو کآفت جان من است
از شب یلدا سپه آورده ای
شانه کو گم کرده بر فرق تو ره
مو کشانش رو به ره آورده ای
داده ام از دیده خون، دل خسته ای
خواستم یک بوسه، نه آورده ای
رسم تو آزردن خسرو شده
باز چه رسم تبه آورده ای؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از محبوبش شکایت میکند که با زیبایی و حالتی خاص، دل او را آزرده کرده است. او به زیبایی چهره محبوب اشاره میکند و از سردی و فاصلهای که میانشان وجود دارد، میگوید. همچنین، او از لبانی که انتظار یک بوسه را میکشید، ناامید شده و به رسمهای آزاردهندهای که در رابطه با او وجود دارد، اشاره میکند. در کل، شعر حاکی از غم و اندوه عشق و انتظار است.
هوش مصنوعی: عطر خوشی را به اطراف خود پخش کردهای، اما با رفتار ناپسند و گناهآلود، خود را در زیر بار گناه قرار دادهای.
هوش مصنوعی: بر چهره تو که برای من مانند آفتی است، از شب یلدا جایی را به دست آوردهای.
هوش مصنوعی: شانهای که موهای تو را مرتب میکند، گم شده و اکنون با دقت و آرامی در تلاش است تا راه خود را به سمت تو پیدا کند.
هوش مصنوعی: من از درد و رنجی که کشیدهام اشک ریختهام و دلم در عذاب است. خواستم که فقط یک بوسه از تو بگیرم، اما هیچ نشانهای از عشق تو نمیبینم.
هوش مصنوعی: عادت تو این شده که خسرو را دل آزرده کنی، چه رسم بدی برپا کردهای؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.