دلم که سوخت ز عشقش چراغ جان من است آن
غبار کز تو رسد نور دیدگان من است آن
مسوز جان دگر عاشقان بدان غم خود
که من ز رشک بمردم که حق جان من است آن
جفاست ز آن تو می کن، بمیر گو چو رهی صد
وفا مکن که نه ز آن تو آن، از آن من است آن
بر آستانت که حالی ز خون دیده نوشتم
بخوان که درد فزاید که داستان من است آن
به خاک کوی تو مردم که خواستم به دعا من
تو نام اجل نهی و عمر جاودان من است آن
شد ار چه خار مغیلان ز هجر بستر خاکم
چو یاد می دهدم از تو، پرنیان من است آن
اگر چه گوشه غم ناخوش است بر همه، لیکن
چو در خیال توام باغ و بوستان من است آن
گر ای صبا، روی آنجا به جان دعاش بگویی
ز من ولیک، نگویی که از زبان من است آن
شود به راه تو خسرو چو خاک تا بنشانی
غبار پا چو ندانی که استخوان من است آن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر احساسی و عاطفی به عشق و درد ناشی از دوری از معشوق میپردازد. شاعر از سوز دل و عشقش به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که چگونه این عشق جان او را میسوزاند. او به یاد معشوق، زندگیاش را به دعایی برای وصال او تبدیل کرده و از زخمهای دلی که به خاطر فراق معشوق متحمل شده، صحبت میکند. شاعر به صورت استعاری از خاک و غبار یاد میکند و زندگی و مرگ را در سایه عشقش توصیف میکند. در نهایت، او از عشق و یاد معشوق به عنوان منبع حیات و زیبایی یاد میکند، حتی در سختیها و غمها.
هوش مصنوعی: وقتی دلم به خاطر عشق او بسوزد، آن احساس و نورانی که در وجودم وجود دارد، ناشی از غباری است که از او به من میرسد و باعث روشنایی دیدگانم میشود.
هوش مصنوعی: عزیزان عاشق، غم خود را برای دیگری به آتش نکشید، چرا که من از حسادت و غیرت بر عشق خود جان باختم و حق من همین عشق و جان و دل است.
هوش مصنوعی: این ابیات به نوعی از جدایی و وفاداری اشاره دارد. گوینده میگوید همانطور که روابط حکمت و عشق را شکل میدهند، این رابطه از آن او نیست و به خاطر اینکه عشق خالص وجود ندارد، بهتر است که از آن دست بکشد. در واقع، تا زمانی که این عشق واقعی نیست، بهتر است وابستگی ندارد و به خودش آسیب نزند.
هوش مصنوعی: به درگاه تو، حالتی از ناله و اشک را برایت نوشتهام. بخوان که این دردها بیشتر میشود، چرا که این داستان زندگی من است.
هوش مصنوعی: من در سرزمین تو جان سپردم و از خداوند خواستم که مرگم را به نام تو بنویسد و عمر ابدی من باشد.
هوش مصنوعی: اگرچه در درد فراق، تنی بر خاک خویش میخوابم، اما وقتی یاد تو را در دل دارم، گویی بر بستر نرم و لطیف خوابیدهام.
هوش مصنوعی: اگرچه گوشهای پر از غم وجود دارد و این حالتی ناخوشایند است، اما وقتی به یاد تو میافتم، دلم به مانند باغ و بوستانی شاداب و زیبا میشود.
هوش مصنوعی: اگر ای باد صبا، به آنجا بروی و از طرف من برای او دعایی بکنی، فقط به او بگو که این دعای من است ولی نگو که این کلمات از زبان من است.
هوش مصنوعی: اگر خسرو به پای تو افتد و خاک راهت شود، تو غبار پا را بر او بنشانی، در حالی که نمیدانی که آن غبار، استخوان من است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.