پای ناز ارچه گهی جانب ما نگذارد
هم توان زیستن، ار جای به جا نگذارد
این که هر بار گذارد قدم و زار کشد
هم به یکبار همان تیغ چرا نگذارد؟
هیچ رنجیش مباد، ار چه درین بیماری
هیچ روزی قدمی جانب ما نگذارد
خود برد اشک به کو درد دل ماش، از آنک
آنچه اندر دل ما هست صبا نگذارد
دی به دشنامی ذکرم به زبانش می رفت
شکر این لطف رهی جز به دعا نگذارد
جان ترا سجده کند، ای بت کافر دل و بس
هر نمازی که دگر هست روا نگذارد
طاق ابروی بلند تو قومی محرابی ست
که درو چشم تو جز خواب قضا نگذارد
غمزه را گوی، گرت کشتن جمعی هوس است
که کسی بهتر ازو حق بلا نگذارد
سبق بیداد که پیش تو گرفته ست فلک
بر رخ خسرو یک حرف خطا نگذارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.