گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال خجندی

بی توقف من از این شهر به در خواهم رفت

ر بی تردد ز پی بار به سر خواهم رفت

بارها بار گران بر دل و جان بر کف دست

رفته ام از پی مقصود و دگر خواهم رفت

ای عزیزان که ندارید سر همراهی

به اجازت که هم اکنون به سفر خواهم رفت

با وجود تن بیمار و گرانباری عشق

صبحدم در عقب باد سحر خواهم رفت

تا کنم دیده غمدیده به رویش روشن

پیش آن شمع دل اهل نظر خواهم رفت

بوی جمعیت از آن راهگذر می آید

من بدان بوی بر آن راهگذر خواهم رفت

ناز مین بوس در شاه جهان دریابم

اندر این ره چو فلک زیر و زبر خواهم رفت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode