از دوستی شنیدم که مرا بر قول او اعتماد بودی که به بخارا زنی بود دیوانه که زنان وی را طلب کردندی و با او مزاح و بازی کردند، و از سخن او خندیدندی. روزی در خانهای جامهای دیباش پوشانیدند، و پیرایههای زر و جوهر برو بستند و گفتند « ما ترا به شوهر خواهیم داد » آن زن چون دران (زر) و جوهر نگرید و تن خویش را آراسته دید، آغازِ سخن عاقلانه کرد چنانکه مردم را گمان افتاد که وی بهتر گشت از دیوانگی. جدا کردند به همان حال دیوانگی باز شد. و گویند که بزرگان چون با زنی یا کنیزکی نزدیکی خواستندی کردن کمرِ زرین بر میان بستندی و زن را فرمودندی تا پیرایه بر خویشتن کردی. گفتندی چون چنین کنی فرزند دلاور آید و تمامصورت و نیکوروی و خردمند و شیرین بوَد در دل مردمان. و چون پسری زادی درستی زر و سیم بر گهواره او بجنبیدی، گفتندی کدخدای مردمان این هر دواند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: داستان از زنی دیوانه در بخارا روایت میکند که به خاطر زیباییاش مورد توجه دیگران قرار میگیرد. روزی برخی از زنان او را به شوهر دادن ترغیب میکنند و با زینتهای طلا و جواهر او را آراسته میکنند. وقتی او خود را در این حال میبیند، به طور ناگهانی شروع به سخن گفتن عاقلانه میکند و مردم گمان میکنند که او به حالت عادی برگشته است. اما پس از اندکی دوباره به حالت دیوانگی خود بازمیگردد. همچنین در بین بزرگان، رسم بوده که وقتی نزدیکی میخواستند، کمربند زرینی به دور خود میبستند و زن را میخواستند تا خود را بیاراید، زیرا معتقد بودند این عمل باعث به دنیا آمدن فرزندان زیبا و خردمند خواهد شد.
هوش مصنوعی: دوستی به من گفت که کسی به نام دیوانهای در بخارا زندگی میکند که زنان به او علاقهمندند و با او شوخی و بازی میکنند و از حرفهایش میخندند. یک روز در خانهای او را با جواهرات و لباسهای زیبای تزیین کردند و به او گفتند که قرار است شوهری برایش پیدا کنند. وقتی زن به جواهرات و زیبایی خود نگاه کرد، ناگهان شروع به صحبتهای عاقلانه کرد و همه گمان کردند که او بهتر شده است و دیوانگیاش رفته است. اما بعد از مدتی دوباره به حالت دیوانگی بازگشت. گفته میشود که بزرگان، وقتی با زنی یا کنیزکی نزدیک میشدند، کمربندهای طلایی به دور کمر خود میبستند و از زن میخواستند که خود را زیبا کند. آنها میگفتند اگر چنین کنند، فرزندی شجاع و نیکو با چهره زیبا و هوش بالا به دنیا میآید و وقتی پسری به دنیا میآمد، همه میگفتند که او فرمانروای مردمان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.