گنجور

 
خواجوی کرمانی

مسیح روح را مریم حجابست

بهشت وصل را آدم حجابست

دلا در عاشقی محروم چه جوئی

که پیش عاشقان محرم حجابست

برو خود همدم خود باش اگرچه

بر صاحبدلان همدم حجابست

مکش جعدش که پیش روی جانان

شکنج طرّه پر خم حجابست

ز هستی در گذر زیرا که در عشق

نه هستی شور و مستی هم حجابست

اگر دم درکشی عیسی وقتی

که در راه مسیحا دم حجابست

بخون در کعبه باید غسل کردن

که آب چشمه ی زمزم حجابست

بخاتم ملک جم نتوان گرفتن

که پیش اهل دل خاتم حجابست

زیم حاصل نگردد گوهر عشق

که در راه حقیقت یم حجابست

اگر مرد رهی بگذر ز عالم

که نزد رهروان عالم حجابست

برو خواجو که پیش روی بلقیس

اگر نیکو ببینی جم حجابست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode