آشنای تو ز بیگانه و خویشش چه خبر
و آنک قربان رهت گشت ز کیشش چه خبر
هدف ناوک چشم تو ز تیغش چه زیان
تشنه ی چشمه ی نوش تو ز نیشش چه خبر
هر کرا شیر ز پیش آید و شمشیر از پس
چون بود کشته ی عشق از پس و پیشش چه خبر
گرچه هر دم بودم صبر کم و حسرت بیش
مست پیمانه مهر از کم و بیشش چه خبر
اگر از خویش نباشد خبرم نیست غریب
در جهان هر که غریبست ز خویشش چه خبر
از دل ریشم اگر بی خبری معذوری
کانک مجروح نگشتست ز ریشش چه خبر
تو چنین غافل و جان داده جهانی ز غمت
گرچه قصاب ز جاندادن میشش چه خبر
چه دهد شرح غمت در شب حیرت خواجو
شمع دلسوخته از آتش خویشش چه خبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.