گنجور

 
 
 
ازرقی هروی

هر چند بدردم از دل محکم تو

گیرم کم جان و دل ، نگیرم کم تو

یاهست کنم آنچه ترا کام و هواست

یا نیست کنم جوانی اندر غم تو

سنایی

ای مفلس ما ز مجلس خرم تو

دل مرد رهی را که برآمد دم تو

شد بر دو کمان سنایی پر غم تو

یا ماتم دل دارد یا ماتم تو

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
انوری

آن صبر که حامی منست از غم تو

مویی نبرد ز عهد نامحکم تو

وین وصل که قبله‌ایست در عالم عشق

از گمشدگان یکیست در عالم تو

عطار

چون نیست کسی را سر مویی غم تو

جز تو که کند در دو جهان ماتم تو

ای مانده ز راه! یک دم آگاه نهای

تا فوت چه میشود ز تو هر دم تو

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
خواجوی کرمانی

تو کعبه قدسی و روان زمزم تو

تو قبله عالمی و دل عالم تو

گر آدم و عیسی دم از آن دم زده اند

تو آدم این دمی و عیسی دم تو

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه