گنجور

 
خواجه نصیرالدین طوسی

مقالت اول: در تهذیب اخلاق و آن مشتمل بردو قسم است.

قسم اول: در مبادی، و آن مشتمل برهفت فصل است.

فصل اول: در معرفت موضوع و مبادی این نوع.

فصل دوم: در معرفت نفس انسانی که آن را نفس ناطقه خوانند.

فصل سیم: در تعدید قوتهای نفس انسانی و تمییز آن از دیگر قوی .

فصل چهارم: در آنکه انسان اشرف موجودات این عالم است.

فصل پنجم: در بیان آنکه نفس انسانی را کمالی و نقصانی هست.

فصل ششم: در بیان آنکه کمال نفس در چیست و کسر کسانی که مخالفت حق کرده اند در آن باب.

فصل هفتم: در بیان خیر و سعادت که مطلوب از رسیدن به کمال آنست.

قسم دوم: در مقاصد، و آن مشتمل بر ده فصل است.

فصل اول: در حد و حقیقت خلق و بیان آنکه تغییر اخلاق ممکن است .

فصل دوم: در آنکه صناعت تهذیب اخلاق شریفترین صناعاتست.

فصل سیم: در آنکه اجناس فضایل که مکارم اخلاق عبارت ازان است چند است.

فصل چهارم: در انواعی که تحت اجناس فضایل باشد.

فصل پنجم: در حصر اضداد آن اجناس که اصناف رذایل باشد.

فصل ششم: در فرق میان فضایل و آنچه شبیه فضایل بود از احوال.

فصل هفتم: در بیان شرف عدالت بر دیگر فضایل و شرح احوال و اقسام آن.

فصل هشتم: در ترتیب اکتساب فضایل و مراتب سعادات.

فصل نهم: در حفظ صحت نفس که آن بر محافظت فضایل مقصور بود.

فصل دهم: در معالجت امراض نفس و آن بر ازالت رذایل مقدر بود.

مقالت دوم: در تدبیر منازل و آن پنج فصل است.

فصل اول: در سبب احتیاج به منازل و معرفت ارکان و تقدیم مقدمات آن.

فصل دوم: در معرفت سیاست و تدبیر اموال و اقوات.

فصل سیم: در معرفت سیاست و تدبیر اهل.

فصل چهارم: در معرفت سیاست و تدبیر اولاد و تأدیب ایشان.

فصل پنجم: در معرفت سیاست و تدبیر خدم و عبید.

مقالت سیم: در سیاست مدن و آن هشت فصل است.

فصل اول: در سبب احتیاج به تمدن و شرح ماهیت و فضیلت این علم.

فصل دوم: در فضیلت محبت که ارتباط اجتماعات بدان بود و اقسام آن.

فصل سیم: در اقسام اجتماعات و شرح احوال مدن.

فصل چهارم: در سیاست ملک و آداب ملوک.

فصل پنجم: در سیاست خدمت و آداب اتباع ملوک.

فصل ششم: در فضیلت صداقت و کیفیت معاشرت با اصدقا.

فصل هفتم: در کیفیت معاشرت با اصناف خلق.

فصل هشتم: در وصایای منسوب به افلاطون، نافع در همه ابواب، و ختم کتاب برآن کرده آید. و بالله التوفیق.

و پیش از خوض در مطلوب می گوییم آنچه در این کتاب تحریر می افتد از جوامع حکمت عملی، بر سبیل نقل و حکایت و طریق اخبار و روایت از حکمای متقدم و متأخر بازگفته می آید بی آنکه در تحقیق حق و ابطال باطل شروعی رود، یا به اعتبار معتقد ترجیح رائی و تزییف مذهبی خوض کرده شود پس اگر متأمل را در نکته ای اشتباهی افتد یا مسأله ای را محل اعتراض شمرد باید که داند محرر آن صاحب عهده جواب و ضامن استکشاف از وجه صواب نیست؛ همگنان را از حضرت الهی که منبع فیض رحمت و مصدر نور هدایت است توفیق استرشاد می باید خواست، و همت بر ادراک حق حقیقی و تحصیل خیر کلی مقدر می داشت، تا به مطالب جاودانی و مقاصد دو جهانی برسند والله ولی الفضل و ملهم العقل، منه المبدأ و الیه المنتهی.