خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴ در غصه مرا جمله جوانی بگذشت ایام به غم چنان که دانی بگذشت در مرگ خواص، زندگانی بگذشت عمرم همه در مرثیه خوانی بگذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات به بیان حسرت و غم از دست رفتهٔ جوانی میپردازند. شاعر میگوید که دوران جوانیاش که باید پر از شادی و زندگی میبود، به غصه و اندوه گذشته است. او زندگیاش را در مرگ و سوگواری گذرانده و همهٔ عمرش صرف خواندن مرثیه شده است.
هوش مصنوعی: تمام دوران جوانی من در غم و اندوه سپری شد. روزگار به طرز غمانگیزی گذشت و شما هم این را میدانید.
هوش مصنوعی: در مرگ افراد برجسته، زندگی من سپری شد و تمام عمرم به نوشتن و خواندن مرثیهها گذشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
افسوس که ایام جوانی بگذشت
دوران نشاط و کامرانی بگذشت
تشنه بکنار جوی چندان خفتم
کز جوی من آب زندگانی بگذشت
دردا که به هرزه زندگانی بگذشت
وندر شب غم روز جوانی بگذشت
افسوس که عمرم که ازو هر نفسی
صد جان ارزد به رایگانی بگذشت
افسوس! که ایام جوانی بگذشت
سرمایهٔ عیش جاودانی بگذشت
تشنه به کنار جوی چندان خفتم
کز جوی من آب زندگانی بگذشت
ما را به امید زندگانی بگذشت
دور از رویت دور جوانی بگذشت
با این همه تازه رو و خوش میباشم
کاخر عمرم به مهربانی بگذشت
افسوس که موسم جوانی بگذشت
و ایام نشاط و شادمانی بگذشت
زین پس همه عالم ار مسلم شودم
خاکش بر سر چو زندگانی بگذشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.