گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خاقانی

گوئیی کز عشق او یک شهر جان افشانده‌اند

زر و سر بر عشوهٔ آن عشوه‌دان افشانده‌اند

بر امیدی کز شکر سازد لبش تسکین جان

هم گلاب از دیده و هم ناردان افشانده‌اند

آسمان پل بر سر آن خاکیان خواهد شکست

کاب روی اندر ره آن دلستان افشانده‌اند

کم ز مرغ نامه آور نیست نزد بیدلان

یاسج ترکان غمزه‌ش کز کمان افشانده‌اند

سوزن عیسی میانش رشتهٔ مریم لبش

رومیان زین رشک زنار از میان افشانده‌اند

عشق بازان رخش خاقانی آسا عقل و جان

پیش تخت بوالمظفر اخستان افشانده‌اند

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
خاقانی

صبح خیزان کاستین بر آسمان افشانده‌اند

پای کوبان دست همت بر جهان افشانده‌اند

چون ز کار آب دیدند آب کار عاشقان

آب می بر آتش دل هر زمان افشانده‌اند

پیش از آن کز پر فشاندن مرغ صبح آید به رقص

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه