|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، یک فرد که مشغول کشیدن بار سرگین (مدفوع) است، از اینکه به او عزتی داده شده، شکرگزاری میکند. شخصی به نام بوالفضولی به او طعنه میزند که این کار افتخار نیست و کسی این نوع کار را نشانهی بزرگی نمیداند. اما او پاسخ میدهد که در واقع از این کار به خاطر نیاز به روزی و تأمین معیشت، احساس عزت میکند و این کار را برای خود افتخار میداند.
هوش مصنوعی: آیا شنیدهای که کسی که در زیر بار سنگینی در حال حرکت بود، از سرگینی (مادهای نامطبوع) به بهانهای شکرگزاری کرد و گفت: "خدا را شکر که از عزت و شرافت من سرم را بلند کرده است"؟
هوش مصنوعی: شخصی از روی فضولی به تو طعنه زد که کار تو چه ارزشی دارد، زیرا هیچ عاقلی این هنر را نشانهی افتخار نمیداند.
هوش مصنوعی: ای نادان، بگو کدام احترام و بزرگمنشی از این بالاتر است که من برای به دست آوردن روزی، به امثال تو نیاز ندارم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شوخ بقال او متاع خود مرا تکلیف ساخت
از دهان پسته اش بوسیدم و مغزم گداخت
از پس مرگ خدیو زند از شیراز تاخت
شد سوی مازندران و نوبت شاهی نواخت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.