آن غمزه زن چو گرد گلستان برآمده ست
از شاخ گل نه غنچه که پیکان برآمده ست
بر هر گل زمین که گذشته ست خنده ناک
از نوک خارها گل خندان برآمده ست
هرجا نهاده طره ژولیده بر عذار
پهلوی لاله سنبل و ریحان برآمده ست
در هر چمن که سایه فکنده ست قامتش
برجای سایه سرو خرامان برآمده ست
در دل شکست ناوک آهم چه حاجت است
خط عذار او که زره سان برآمده ست
کو آن کمند زلف که در چاه آن ذقن
مانده ست دل اسیر اگر جان برآمده ست
تا بسته ام گزیدن آن لب به خود خیال
آب حیاتم از بن دندان برآمده ست
نوری که شب به دامن گردون فرو شود
هر صبحدم تو را ز گریبان برآمده ست
تا کرد وصف خط تو جامی بنفشه اش
از جویبار جدول دیوان برآمده ست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است با مضمون زیبایی و جذابیت یک معشوق، که در آن به تشبیههای مرتبط با گلستان و طبیعت اشاره میشود. شاعر از ویژگیهای ظاهری معشوق سخن میگوید و میگوید که زیبایی او به مانند گلها و گیاهان است. او تأکید میکند که هر جا معشوق قدم گذاشته، زیبایی و خوشبویی به آنجا آمده و هر چه از او به یادگار مانده، حس زندگی و شادابی را منتقل میکند. همچنین عشق و اشتیاق شاعر نسبت به معشوق، همچون گلهایی که از خارها میرویند، در این شعر مشهود است. این بیان توصیفی از زیبایی و جذابیت روحی و جسمی معشوق، و تأثیر مثبتی که بر شاعر دارد را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: آن دختر زیبا مانند گلی در باغستان ظاهر شده است، نه همچون غنچهای که هنوز از درخت جدا نشده باشد، بلکه به شکلی پخته و بالغ که آماده ارائه زیبایی و جذابیت خود است.
هوش مصنوعی: بر روی هر گلی که در زمین شکوفا شده، با وجود خارها که ممکن است دردناک باشند، باز هم لبخند شادی به چشم میخورد. هر گل، با وجود سختیها و موانع، نشاندهنده زیبایی و شادابی است.
هوش مصنوعی: هر جایی که موهای آشفته بر چهرهاش قرار بگیرد، گلهای زیبای لاله، سنبل و ریحان در آنجا شکوفا میشوند.
هوش مصنوعی: در هر باغی که قامت او سایه افکنده، سایهای مانند سرو بلند و زیبا از آن بلند شده است.
هوش مصنوعی: در دل شکستگی ناشی از تیر آهم، چه نیازی به نشانهگذاری از زیبایی چهره او وجود دارد که مانند زرهی درخشان نمایان شده است؟
هوش مصنوعی: کجاست آن کمند زلف که دل را در چاه جذبهاش گرفتار کرده است؟ اگر دل به آتش عشق سوخته است، دیگر جان چه ارزشی دارد؟
هوش مصنوعی: وقتی که آن لب را به خود نزدیک میکنم و خیال میکنم که آب حیات را به دست آوردهام، احساس میکنم که از عمق دندانهایم نشأت کرده است.
هوش مصنوعی: نوری که در شب به آسمان میافتد، هر صبحگاه از دامن تو بیرون میآید.
هوش مصنوعی: تا وقتی که زیبایی و ویژگیهای خط تو توصیف میشود، تأثیر آن مثل رنگ بنفشه در آب جویبار، بر روی دل و جان آدمی مینشیند و احساسات عمیقی را بر میانگیزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.