منم امروز و حالتی که مپرس
وز وداعت ملالتی که مپرس
رفتی و بی تو جان نرفت از تن
دارم از تو خجالتی که مپرس
مانده ز انکار عشق توست فقیه
در حجاب جهالتی که مپرس
مرغ تیر تو کرده نامه به پر
در هلاکم رسالتی که مپرس
بس هدایت طلب که از زلفت
رفته راه ظلالتی که مپرس
بهر آیینگیت صوفی شهر
داده دل را صقالتی که مپرس
شد چو طوطی ز شکرت جامی
مرغ شیرین مقالتی که مپرس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.