شمارهٔ ۷۷۳
ای به رخسار چو مه چشم و چراغ دگران
سوختم چند شوی مرهم داغ دگران
یار دمساز کسان وصل چه داریم طمع
نتوان خورد بر از میوه باغ دگران
دل چه بندم به مه و مهر که این ویرانه
روشنایی نپذیرد ز چراغ دگران
با تو ای باد صبا بوی کسی می یابم
مشو از بهر خدا عطر دماغ دگران
چند در تفرقه خاطر ما سعی کنی
ای مهیا ز تو اسباب فراغ دگران
خط سبزت نگرم نی رخ خوبان که به است
سبزه باغ تو از لاله راغ دگران
وه که افسانه جامی نشنیدی هرگز
تا نپرداختی از لابه و لاغ دگران
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...