گنجور

 
جامی

زلف تو عمر ماست می گویم

این سخن عمرهاست می گویم

بهر جان و دل آن دو رخساره

گونه گونه بلاست می گویم

خط تو گفته اند مشک خطا

این حکایت خطاست می گویم

منع تا کی ز ناسزای رقیب

آنچه او را سزاست می گویم

در وفای تو راست چون الفیم

به وفایت که راست می گویم

می بری نام نیم لحظه فراق

طاقت آن که راست می گویم

با حدیث لب تو جامی را

مرغ شیرین نواست می گویم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode