شمارهٔ ۳۳۱
دوش در بزم گدا شاه فرو آمده بود
نور نازل شده و ماه فرو آمده بود
نازنینی به صف خاک نشینان نیاز
از سریر شرف و جاه فرو آمده بود
ز آسمان بر من محنت زده از رحمت و لطف
آیتی بود که ناگاه فرو آمده بود
گر چه شاهان به هواخواهی او خاسته اند
پیش درویش هواخواه فرو آمده بود
عمرها بهر زمین بوسی خیل و حشمش
خیل اشکم به سر راه فرو آمده بود
کردم آهی ز غمش آتش صد خرمن شد
هر کجا دودی ازان آه فرو آمده بود
در چمن بی قد آن سرو سهی جامی را
خاطر از همت کوتاه فرو آمده بود
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...