گاوی بر گله خود سالار بود و در میانه گاوان به قوت سرو نامدار. چون گرگ بر ایشان زور آوردی آفت وی را به زخم سرو از ایشان دور کردی، نگاه دست حادثه بر وی شکست آورد سروی وی را آفتی رسید. بعد از آن چون گرگ را بدیدی در پناه گاوان دیگر خزیدی. سبب آن را از او سؤال کردند در جواب گفت:
زآن روز که از سروی خود ماندم فرد
شد معرکه دلاوری بر من سرد
دیرین مثلی هست که در روز نبرد
ضربت بود از حربه و دعوی از مرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: داستان درباره گاوی است که رهبری گله خود را بر عهده دارد و به خاطر قدرت و شجاعتش مورد احترام دیگر گاوان است. اما پس از آنکه از رهبری خود دور میشود، به مشکل بر میخورد و احساس ضعف میکند. او به میان گاوان دیگر میرود و از آنها میپرسند که چرا به آنها پناه آورده است. او در پاسخ میگوید که از زمانی که از مقام رهبریاش دور شده است، جسارت و قدرتش کاهش یافته و این نشان میدهد که در جنگها، قدرت و شجاعت از جایگاه و تلاش فرد ناشی میشود.
هوش مصنوعی: یک گاو در میان گلهاش مانند سروی بلند و نیرومند بود. وقتی که گرگ به آنها حملهور میشد، او با قدرت خود، گرگ را وادار به عقبنشینی میکرد. اما روزی به خاطر حادثهای دچار آسیب شد و دیگر نتوانست به خوبی از خود دفاع کند. پس از آن، وقتی گرگ را میدید، به پناهگاهم گاوان دیگر پناه میبرد. وقتی از او دربارهٔ این تغییر واضح پرسیدند، او در پاسخ توضیح داد.
هوش مصنوعی: از آن روز که از خودم دور شدم، میدان شجاعت برایم سرد و بیتحرک شد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در گذشته، در مواقع جنگ و نبرد، ضربات و حملات از سلاحها و استدلالها برمیآمد. به طور کلی، اشاره به این دارد که در جنگها، همواره سلاح و استدلال نقش مهمی ایفا میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.