میان دو خردمند سخن عشق می رفت، یکی گفت: خاصیت عشق همیشه بلا و رنج است و عاشق همه وقت محنتکش و بلاسنج. دیگری گفت: خاموش باش همانا که تو هرگز آشتی بعد از جنگ ندیده ای و چاشنی وصال بعد از فراق نچشیده ای. هیچ کس از صافی دلان عشق پیشه لطیفتر نیست و از گران جانان دور ازین اندیشه کثیفتر نی.
پرتو شاهد عشق است جمال دل مرد
کی کند میل جمال آن که به دل نیست جمیل
گر بدین قاعده حجت طلبد نادانی
حجتم بس بود: الجنس الی جنس یمیل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در گفتگویی میان دو خردمند درباره عشق، یکی بر این باور است که عشق همیشه با درد و رنج همراه است و عاشق همواره در محنت به سر میبرد. اما دیگری به او پاسخ میدهد که تو هرگز طعم وصال را پس از فراق نچشیدهای و درد عشق را درک نکردهای. او تأکید میکند که هیچکس از دلهای پاک و عاشق لطیفتر نیست و اندیشههای کثیف از انسانهای سنگدل دور است. در نهایت، او به زیبایی عشق و جذابیت آن اشاره میکند و میگوید که جذب زیبایی ذاتاً جاذبهای طبیعی است.
هوش مصنوعی: در میان دو انسان دانا درباره عشق گفتگو میشد. یکی از آنها گفت که ویژگی عشق همیشه درد و رنج است و عاشق همواره باید سختیها را تحمل کند. اما دیگری پاسخ داد که سکوت کن، زیرا تو هرگز آشتی پس از جنگ را ندیدهای و طعم وصال پس از جدایی را نچشیدهای. هیچ کس در دل پاکان به عشق ورزی لطیفتر نیست و کسی که از این تفکر ناپاک دور باشد، از جانهای با ارزشتر است.
هوش مصنوعی: پر تو عشق را نشان میدهد، اما زیبایی دل مردی که عاشق است، چگونه میتواند به زیبایی کسی که در دل او جایی ندارد، تمایل پیدا کند؟
هوش مصنوعی: اگر نادانی بخواهد به این قاعده دلیل بیاورد، دلیل من همین بس است: هر چیزی به نوع خود تمایل دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.