گنجور

 
جامی

رساله اربعین جامی به همت آقای کمال رحمانی با استفاده از متن در دسترس از طریق صفحه فیسبوک مفتی محمد ابراهیم تیموری و با مقابله با نسخه‌های چاپی مایل هروی (اربعین، مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی، به خط: حسین وفا سلجوقی، معرفی آثار جامی: مایل هروی، سال چاپ ۱۳۴۳، انتشارات: انجمن جامی) و کاظم مدیر شانه‌چی (اربعین جامی، کاتب: سلطانعلی مشهدی، مقدمه و تصحیح و استخراج احادیث از: کاظم مدیر شانه چی، چاپ دوم ۱۳۷۱. ناشر : انتشارات آستان قدس رضوی) در گنجور در دسترس قرار گرفته است.


بسم الله الرحمن الرحیم: صحیحترین حدیثی که راویان مجالس دین و محدثان مدارس یقین املا کنند حمد دانائیست که کلمات تامۀ جامعه بر زبان معجزبیان حبیب خود گذرانیده و آن را تالی کلام کامل و خطاب شامل خود گردانیده و به نقل ثقة بعد ثقة به گوش محرومان از سعادت صحبت وی رسانیده و به نور علم به آن و عمل به موجب علم از ظلمات ضلالت شان رهانیده. وصلی الله علیه وآله وأصحابه وسلم نقلة علومه وحفظة آدابه. - اما بعد:

(۱) لا یؤمن احدکم حتى یحب لأخیه ما یحب لنفسه. (صحیح البخاری): هر کسی را لقب مکن مؤمن - گرچه از سعی جان و تن کاهد

(۲) من أعطٰى لله، ومنع لله، وأحب لله، وأبغض لله، فقد استکمل إیمانه. (سنن ابی داود): هر که در حب و بغض و منع و عطا - نبودش دل به غیر حق مایل

(۳) المسلم من سلم المسلمون من لسانه ویده. (صحیح البخاری): مسلم آنکس بود به قول رسول - گرچه عامی بود و گر عالم

(۴) خصلتان لا تجتمعان فی مؤمن: البخل وسوء الخلق. (جامع الترمذی): بذل کن مال و خوی نیکو وزر - راه ایمان اگر همی پویی

(۵) یشیب ابن آدم ویشب فیه خصلتان: ألحرص وطول الأمل. (صحیح البخاری): آدمی را ز پیری افزاید - هر زمان در بنای عمر خلل

(۶) من لم یشکر الناس لم یشکر الله. (جامع الترمذی): به تو نعمت ز دست هر که رسد - نه به میدان شکرگویی، پای

(۷) من لا یرحم الناس، لا یرحمه الله عز وجل. (صحیح البخاری) ترجمه: هر کس بر مردم رحم نکند خداوند بر او رحم نخواهد کرد.: رحم کن رحم، زانکه بر رخ تو - در رحمت جز از تو نگشاید

(۸) الدنیا ملعونة ملعون ما فیها إلا ذکر الله. (جامع الترمذی): هدف لعنت خدای آمد - دنیی و هرچه هست در دنییٰ

(۹) لعن عبد الدینار، ولعن عبد الدرهم. (جامع الترمذی): گرچه هست آفتاب رحمت حق - شامل ذره ذرۀ عالم

(۱۰) دم على الطهارة یوسع علیک فی الرزق. (کنز العمال): ای کز آلودگی تو شب و روز - فاقه و فقر تو زیاده شود

(۱۱) لا یلدغ المؤمن من جحر واحد مرتین. (صحیح البخاری): دیگر از وی مدار چشم وفا - هر که شد با تو در جفا گستاخ

(۱۲) ومن کلامه صلوات الله علیه: ألعدة دین. (المعجم الاوسط للطبرانی): مرد را هرچه بگذرد به زبان - عیب باشد ورای آن کردن

(۱۳) وقال رسول الله صلی الله علیه و سلم: ألمجالس بالأمانة. (سنن ابی داود): ای شده محرم مجالس، پس - راز هر مجلسی امانت تست

(۱۴) ومن کلامه صلی الله علیه و سلم: ألمستشار مؤتمن. (سنن ابن ماجه): هر که در مشورت امین تو شد - گرچه باشد امان روی زمین

(۱۵) ومن کلامه صلوات الرحمٰن علیه: ألسماح رباح. (مسند الشهاب للقضاعی): سودت اگر بایدت ز مایۀ خویش - دست بخشش گشای و بخشایش

(۱۶) و من کلامه صلی الله علیه وآله: الدین شین الدین. (مسند الشهاب للقضاعی): نکشد بهر مال دنیا رنج - هر که خواهد کمال بهرۀ دین

(۱۷) و من کلامه صلی الله علیه و سلم: القناعة مال لا ینفد. (المعجم الاوسط للطبرانی): صاحب حرص را از خوان کرم - فیض احسان نمی‌رسد هرگز

(۱۸) و من کلامه صلی الله علیه و سلم: الصبحة تمنع الرزق. (مسند احمد): ای کمر بسته کسب روزی را - صبح خیزی دلیل فیروزیست

(۱۹) ومن کلامه صلی الله علیه و سلم: والسعید من وعظ بغیره. (صحیح مسلم): نیکبخت آنکسی که می نبرد - رشک بر نیک بختی دگران

(۲۰) و من کلامه صلی الله علیه و سلم: آفة السماحة المن. (المعجم الکبیر للطبرانی): کی به نعمت کسی شود دل گرم - چون ز منت کنند دم سردی

(۲۱) کفى بالمرء إثما أن یحدث بکل ما سمع. (سنن ابی داود): مرد را بس همین گنه که قدم - از مقر امان نهد بیرون

(۲۲) ومن کلامه صلی الله علیه و سلم: کفى بالموت واعظا. (مسند الشهاب للقضاعی): چند گیری به مجلس واعظ - پای منبر پی گرفتن پند

(۲۳) ومن کلامه صلی الله علیه و سلم: خیر الناس أنفعهم للناس. (مسند الشهاب للقضاعی): ای که پرسی که بهترین کس کیست - گویم از قول بهترین کسان

(۲۴) إن الله یحب السهل الطلق. (مسند الشهاب للقضاعی): تا خدا دوست گیردت با خلق - یک دل و یک زبان و یک رو باش

(۲۵) و من کلامه صلوات الله علیه وآله: تهادوا تحابوا. (الادب المفرد للبخاری): دوستی مغز و پوست دشمنی است - تا کی از مغز سوی پوست شوید

(۲۶) أطلبوا الخیر عند حسان الوجوه. (مصنف ابن ابی شیبة): بر در خوب رویی منزل گیر - چون پی حاجتی برون آیی

(۲۷) وایضا قال صلی الله علیه وآله: زر غبا، تزدد حبا. (المعجم الکبیر للطبرانی): دیدن دوست، دوست را گه گه - چهرۀ دوستی بیاراید

(۲۸) طوبٰى لمن شغله عیبه عن عیوب الناس (شعب الایمان للبیهقی): ای خوش آنکو به عیب بینی خویش - پیشوای هنروران گردد

(۲۹) الغنٰى الیأس مما فی أیدی الناس. (مسند الشهاب للقضاعی): گر دلت را توانگری باید - که توانگر دلی نکو هنریست

(۳۰) من حسن إسلام المرء ترکه ما لا یعنیه. (سنن ابن ماجه): تا شود در جهان علم و عمل - شاهد دین تو جمال افزای

(۳۱) لیس الشدید بالصرعة، إنما الشدید الذی یملک نفسه عند الغضب. (صحیح البخاری): پهلوان نیست آنکه در کشتی - پهلوانی دگر بیندازد

(۳۲) لیس الغنٰى عن کثرة العرض، ولکن الغنٰى غنى النفس. (صحیح البخاری): نه توانگر کسی بود که به مال - کارپرداز و چاره ساز بود

(۳۳) ومن کلامه صلوات الله علیه وآله: الحزم سوء الظن. (مسند الشهاب للقضاعی): حزم مرد آن بود که در همه وقت - در حق خلق بد گمان باشد

(۳۴) و من کلامه صلی الله علیه وسلم: ألعلم لا یحل منعه. (مسند الشهاب للقضاعی): ای گرانمایه مرد دانشور - که ترا علم دین بود معلوم

(۳۵) ومن کلامه صلی الله علیه و سلم: ألکلمة الطیبة صدقة، صدق نبی الله. (صحیح البخاری): سخن نرم گوی با سایل - گر ز مالش نمی دهی نفقه

(۳۶) ومن کلامه صلی الله علیه و سلم: کثرة الضحک تمیت القلب. (سنن ابن ماجه): خرم آنکس که بهر زنده دلی - زیر لب خنده را بمیراند

(۳۷) ومن کلامه صلی الله علیه و سلم: الجنة تحت أقدام الأمهات. (مسند الشهاب للقضاعی): سر ز مادر مکش که تاج شرف - گردی از راه مادران باشد

(۳۸) ألبلاء موکل بالمنطق. صدق رسول الله. (مسند الشهاب للقضاعی): هر که شد مبتلا به پرگویی - به بلایی عجب گرفتار است

(۳۹) النظرة سهم مسموم من سهام إبلیس. (المستدرک للحاکم): دیدن زلف و خال نامحرم - دانۀ کید و دام تلبیس است

(۴۰) ومن کلامه صلی الله علیه و سلم: لا یشبع المؤمن دون جاره. (مسند احمد): هر که در خطۀ مسلمانی - باشد از نقد دین گرانمایه

تمت ترجمة هٰذه الأربعین بتوفیق من هو ناصر ومعین سنة ست وثمانین وثمانمائة. والحمد لله علی الإتمام والصلوٰة والسلام علٰی محمد وآله البررة الکرام.: اربعین های سالکان جامی - هست بهر وصول صدر قبول