گنجور

 
 
 
خواجه عبدالله انصاری

در بر آنرا که چون تو یاری باشد

گر ناله کند سیاه کاری باشد

مسعود سعد سلمان

آن را که ز بخت دستیاری باشد

باید که ز طبع در بهاری باشد

باشد زینسان که گفتم آری باشد

آنجا باشد که اختیاری باشد

مولانا

جائیکه در او چون نگاری باشد

کفر است که آنجای قراری باشد

عقلی که ترا بیند و از سر نرود

سر کوفته به که زشت ماری باشد

ابوالحسن فراهانی

آن را که به ایزد سر و کاری باشد

رنجش از خلق سخت کاری باشد

اول دل پاک دارد آخر دامن

گر بر دل و دامنت غباری باشد

صفی علیشاه

ا‌رب چو من ار گناهکاری باشد

غفران ترا در انتظاری باشد

عفوت ز پی گناهکاران گردد

چون یار که در سراغ یاری باشد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه