از آن آبی که در من لاله کارد ساتگینی ده
کف خاک مرا ساقی بباد فرودینی ده
ز مینائی که خوردم در فرنگ اندیشه تاریکست
سفر ورزیدهٔ خود را نگاه راه بینی ده
چو خس از موج هر بادی که می آید ز جا رفتم
دل من از گمانها در خروش آمد یقینی ده
بجانم آرزوها بود و نابود شرر دارد
شبم را کوکبی از آرزوی دل نشینی ده
بدستم خامه ئی دادی که نقش خسروی بندد
رقم کش این چنینم کرده ئی لوح جبینی ده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حالت درونی خود و احساساتش میگوید. او از آبی یاد میکند که به او آرامش و تازگی میدهد و از ساقی میخواهد که خاک وجودش را زنده کند. همچنین به تاریکی اندیشهاش در فرنگ اشاره میکند و آرزو دارد که راه صحیح زندگیاش را ببیند. او مانند گیاهی است که با هر بادی تکان میخورد و دلش از گمانها در تپش و التهاب است. شاعر به آرزوهایش میبالد و میخواهد که شبش با یک ستاره آرزوها روشن شود. در پایان نیز از قلمی که به او داده شده سخن میگوید، که به او کمک میکند تا افکار و احساساتش را به تصویر بکشد و زندگیاش را ثبت کند.
هوش مصنوعی: از آن آبی که در وجود من لالهای سرشار از زیبایی است، ای ساقی! خاک من را با بادی نوازش کن و به من زندگی ببخش.
هوش مصنوعی: از وقتی که در دیاری دور مشغول به زندگی شدم، افکارم به حالت ابهام و تاریکی درآمده است. اما باید به خودم نگاه کنم و راه درست را پیدا کنم.
هوش مصنوعی: مانند علفی که با هر بادی جابهجا میشود، من هم به راحتی از جایی که هستم دور میشوم. دل من از گمانها و اندیشهها نگران و مضطرب است، پس به من یقین و اطمینان بده.
هوش مصنوعی: جانم پر از آرزوهاست و شعلههای غم دارد. ای کاش در شب تار من، ستارهای از آرزوهای دلنشین روشن شود.
هوش مصنوعی: به من قلمی دادی که نقش و نگاری در قصر پادشاهی بکشد. اینگونه است که من را با این خط و نشان بر پیشانیام نقش زدهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.