روزی که در فراق جمال تو بودهام
گریان در اشتیاق وصال تو بودهام
هرسو که رفتهام به هوای تو رفتهام
هرجا که بودهام به خیال تو بودهام
هرگه شکرلبی به کسی کرد گفتوگو
در حسرت جواب و سؤال تو بودهام
جایی که داغ بر ورق لاله دیدهام
آنجا به یاد عارض و خال تو بودهام
چون کردهام نظاره قد بلند سرو
در آرزوی تازهنهال تو بودهام
القصه، رخ نما، که هلالیصفت بسی
مشتاق آفتاب جمال تو بودهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عواطف و احساسات عمیق خود در فراق محبوب اشاره میکند. او بیان میکند که در طول مدت جدایی، همواره در فکر و آرزوی وصال معشوق بوده و هر جا که رفته، یاد او را همراه داشته است. شاعر به حسرت و انتظارش در مواجهه با زیباییها و عشق مورد نظر خود اشاره میکند و از جایی که زیبایی را میبیند، یاد معشوقش را میکند. در نهایت، او از معشوق میخواهد که خود را نشان دهد و به او نزدیک شود.
هوش مصنوعی: در روزهایی که به خاطر زیبایی تو دور از تو بودهام، در حسرت وصال و دیدارت اشک ریختهام.
هوش مصنوعی: هر کجا که رفتهام، به خاطر تو بوده است و در هر جایی که بودهام، همیشه به یاد تو بودهام.
هوش مصنوعی: هر بار که کسی با لبان شیرینش صحبت کرده، من در انتظار جواب و سوال تو بودهام و حسرت آن را میخوردهام.
هوش مصنوعی: در جایی که لکههای داغ بر روی گلبرگ لالهها مشاهده کردهام، به یاد یار و زیباییاش بودهام.
هوش مصنوعی: من وقتی به قد بلند سرو نگاه کردم، همیشه در آرزوی تو، که مانند یک جوانه تازه هستی، بودهام.
هوش مصنوعی: در نهایت، خود را نشان بده، زیرا من که به زیبایی تو بسیار علاقهمندم، مانند هلالی هستم که به نور آفتاب تو yearning دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.