هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به بهانهای از مردانی صحبت میکند که به خود میبالند و از مردانگی خود سخن میگویند. اما او در مقابل، زنی پیر را میبیند که نشان از مردانگی بیشتری دارد. او به این نتیجه میرسد که در میان مردم زمانش، بسیاری از مردان فقط ظاهراً مرد هستند، در حالی که روح و عمل آنها فاقد حقیقت مردانگی است.
هوش مصنوعی: در میان مردم زمانه، بسیاری را دیدم که با وجود زندگی جسمانی، اما روح و احساسات حقیقیشان مرده است. آنها ظاهری زیبا و آراسته دارند، ولی در درون خالی و بیاحساساند.
وفایی در ۸ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۰ نوشته:
خدا را شکر که بالاخره یک عارف واقعی پیدا شد ! ! مردی رسته از تعصب که این شهامت را دارد که حقیقت را بگوید اگرچه بر ضد خودش ( جامعه مردان ) باشد . مردی بزرگ که بر خلاف شاعران دیگر نیازی ندارد برای پوشاندن حقارتهای درونی اش به زنان بتازد و ایشان را تحقیر کند ! درود بر روح بلند هاتف خدایش بیامرزاد
میثم سعدی در ۶ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۲۱ نوشته:
درود بر وفایی. چامهسراهایی هستند که بر همجنس خود تاختن. چه سرپوشیدگان مرد بودند که گوی نخوت از مردان ربودند تو با این مردی و زورآزمایی همی ترسم که از زن کمتر آیی سعدی، مواعظ، مثنویات شماره 8 مثلا حضرت سعدی در اینجا به زنان توهینی نکردند، بلکه زمانی که میگه میترسم از زن کمتر آیی، به زور و توانایی و مردانگی مردانی اشاره دارند که در وجودشان نیست. یعنی زن همان در زنی خودشه، اما تو در مردی خودت نیستی. امروزه هم از این گونه مردان کم نداریم که ادعای مردانگی و زور و توانایی میکنن، هم در وجودشان نیست. مانا باشید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به بهانهای از مردانی صحبت میکند که به خود میبالند و از مردانگی خود سخن میگویند. اما او در مقابل، زنی پیر را میبیند که نشان از مردانگی بیشتری دارد. او به این نتیجه میرسد که در میان مردم زمانش، بسیاری از مردان فقط ظاهراً مرد هستند، در حالی که روح و عمل آنها فاقد حقیقت مردانگی است.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردان در مورد شجاعت و مردانگی خود سخن میگویند، اما من در یک پیرهزن دیدم که از همه آنها مردتر بود.
هوش مصنوعی: در میان مردم زمانه، بسیاری را دیدم که با وجود زندگی جسمانی، اما روح و احساسات حقیقیشان مرده است. آنها ظاهری زیبا و آراسته دارند، ولی در درون خالی و بیاحساساند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دارم گنهان ز قطره باران بیش
از شرم گنه فگندهام سر در پیش
آواز آید که سهل باشد درویش
تو درخور خود کنی و ما درخور خویش
صد بار زمن شنیده بودی کم و بیش
کایزد همه را هر چه کنند آرد پیش
در کرده خویش مانده ای ای درویش
چه چون کندی فزون زاندازه خویش
اندر دو جهان هر چه ترا آید پیش
مقبول نباشد آن ترا ای درویش
جان زخم سر زلف تو گرداند ریش
دل زان دو لب لعل تو می باید عیش
تا تیره نکردی ، ای نگار ، از لب خویش
یاقوت که به بود بها دارد بیش
ای برده دل من چو هزاران درویش
بی رحمیت آیین شد و بد عهدی کیش
تا کی گویی ترا نیازارم بیش
من طبع تو نیک دانم و طالع خویش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.