Ali Kabiri
Ali Kabiri در ۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:
با سلام
بیت « مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد » را میتوانیم به این صورت معنی کنیم:
ای انسان هوشمندی که شعر مرا می خوانی آن قدر از یک غزل زیبا بخوان که زمان ازل و زمان راحتی انسان که عقل او هنوز در هستی بوجود نیامده بود و تلاشی و فکری از سوی صورت نمی گرفت و پیوسته در نزد خداوند بود و شوق وصال او را نداشت ، یاد تو بیفتد.
درباره این موضوع که در مصراع دوم از افعال اول شخص استفاده شده میتوانیم بحثی در عرفان فلسفی « الواحد لا یصدر عنه الا الواحد » و همچنین بحث صوفیانه « انا الحق » بایزید بسطامی را مطرح کنیم در این صورت ارزش واقعی شعر حافظ را میتوان فهمید ، میدانیم که در عقاید صوفی ها و در بیت بیت دیوان حافظ به کلماتی مثل «حلقه عشاق » « مجلس رندان » و... بر می خوریم و این یعنی حافظ خود را متصل و یکی با افراد رند و آزاد اندیش می بیند و مجلسی که اگر چه ممکن است پیوستگی زمانی و مکانی نداشته باشد ( مثلا در آن ارسطو حاضر باشد ) با حضور حافظ یکی شده است و توجه داریم که « حلقه » هم سر و ته و آغاز و پایانی ندارد و اجزای آن با هم آن را تشکیل می دهند. پس کافی است در اندیشه همراه با حافظ شد تا با او یکی شد و روز ازل را احساس کرد و بعد شعر خواندن را تمام کرد.
این بحثی است که نظریه های مختلفی در فیزیک کوانتوم برای آن مطرح شده و هیو اورت و شرودینگر که سر لوحه مکانیک کوانتومی را ایجاد کردند آن را مطرح کردند.