گنجور

حاشیه‌گذاری‌های عارف

عارف


عارف در ‫۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۰۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۰:

سلام دوستان. یک سوال داشتم:

آیا در بیت «گر‌ دست به جان داشتمی ...» دست به جان داشتن کنایه از قدرت داشتن در‌ گرفتن (/دادن) و ستاندن جان نیست؟ و اگر اینطوره آیا بیت نباید طور دیگری نوشته میشد؟

چون به نظر من (که البته احتمالا غلطه) این‌طور میاد که با وجود «داشتمی» معنا این میشه که سعدی داره میگه «اگر بر جان قدرت داشتم»، نه بر روئیدن ریش؛ که خوب مفهوم شعر مخالف اینه. یعنی شعر میخواد بگه اگر مثل تو که بر جان قدرت داری من بر روییدن ریش سلطه داشتم تا ابد نمیذاشتم در بیاد»

یعنی اگر قرار بود اینی که من میگم درست باشه این‌بیت (صرفنظر از وزن) باید میشد: «گر دست به ریش داشتمی همچو تو بر جان...»

من کجا رو دارم اشتباه میکنم؟ آیا آرایه یا نکته‌ی ادبی‌ای هست که نمیدونم یا کلا معنی رو اشتباه متوجه شدم؟ 

در بیت دیگری هم همین مشکل رو دارم که مربوط به اینجا نیست و چون اولین و اخرین باری که گلستان سعدی رو کامل خوندم هفت سالگی بوده😄 باید دوباره به بیت رجوع کنم و مطمئن بشم. سوالم رو هم همونجا خواهم پرسید. (راجع به «وقتی افتاد فتنه‌ای در شام...»)

پیشاپیش از همه‌ی دوستانی که پاسخ میدن ممنونم. 

عارف

 

عارف در ‫۵ سال قبل، یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۴۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » مرغ سحر (در دستگاه ماهور):

دوستانی در مورد اینکه در بیت "عهد و وفا پی سپر شد"، "پی سپر" صحیح است یا "بی سپر" پرسیده بودند. فکر می کنم پی سپر به معنای پایمال و لگدکوب شده درست باشد:
پیوند به وبگاه بیرونی

 

sunny dark_mode