بهرام مفتخر
بهرام مفتخر در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰:
عجب غزلی بود و چه شاهکاری کرده حافظ! بماند به یادگار در سایت گنجور، امروز، روزی پرازغم برای من هست که باید از گروهی کاری که با تمام وجود دوستش میدارم، خداحافظی کنم. با وجود اینکه حداقل، ادعا میکنم که تصمیمات زندگیام رو نباید با ماوراالطبیعه ترکیب کنم؛ تفالی زدم و این غزل آمد! «گر از این منزلِ ویران به سویِ خانه رَوَم / دگر آن جا که رَوَم عاقل و فرزانه رَوَم» چه دلداری بزرگی حافظ مرا داد! برداشتی که من از غزل کردم این بود: هر چند که از این تیم کاری (که واقعا هم رو به ویرانی و ازهمپاشیدن است) باید به سوی خانه بروم، اما حضور در این گروه، آنقدر دانش، اعتمادبهنفس و توان من رو بالا برد که خودِ گذشتهام، قبل از حضور در این گروه و خودِ امروزم در زمان خداحافظی، دو انسان کاملاً متفاوت هستیم! حافظ با این غزل، بهوضوح به من گفت که ناشکری نکن پسر! برگرد به خانه! تو بُرد خودت رو از حضور در این گروه کار کردی!