گنجور

حاشیه‌گذاری‌های علی راد

علی راد


علی راد در ‫۲ سال قبل، چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۱۱ در پاسخ به شیرازی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱:

دوست گرامی،
فرموده‌اید فردوسی (یا راویِ این شاهنامه) به جای «تن آسانی و خوردن آیین اوست» باید می‌نوشت «که آبادیِ خاک آیینِ اوست». نیتِ شما خیر و کوششِ هنرمندانه‌تان در خورِ قدرشناسی است ولی دو نکته را قابلِ تذکر می‌دانم:

۱- توهین به یک قوم (عرب) که امروزه از اعتبارِ بالایی چه در منطقه و چه در جهان برخوردار است و شامل چندین کشور با جمعیتی به مراتب بیش‌تر از ما ایرانیان است، امری است ناپسند. ولو هزاروچندصدسال پیش پدرانشان سرزمینِ پدری ما را به هر دلیل -شاید نابخردی یا کاهلیِ پدرانِ ما-  گرفته‌اند، این دلیلی برای دشمنی و توهین در این زمانه نیست.

۲- چرا تصور می‌فرمایید که آیینِ یک پادشاه نباید تأمینِ رفاه (تن‌آسانی) و غذای (خوردن)مردمانش در هرجای آن سرزمین باشد؟ آیا آبادیِ خاک جز برای رفاهِ ساکنانِ آن و برداشتِ محصول برای سیرکردنِ شکم و لذت از طعام است؟

دوستِ خوبم، اگر در سرزمینی تن‌آسانی و خوردنِ کافی برقرار باشد، بی‌تردید خاکش آباد است. رفاه و لذتِ بشر ورای آبادی و هدفِ آن است. عربِ بادیه‌نشین اهلِ تن‌آسانی نبود و چیزی برای خوردن نداشت که به ایران طمع کرد. او آیینِ آسان‌زیستیِ ایرانیان را دید که این کشور را اشغال کرد.

آسایش و  عیش شما را آرزو دارم

علی راد در ‫۵ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۸ - فهم کردن مریدان کی ذاالنون دیوانه نشد قاصد کرده است:

عقلِ کُندِ تن‌پرست
چه گزاره‌ی جالبی!
جای بحث دارد. وابستگی عقل به تن نه به جان. تن‌خاکی و نه جان‌افلاکی. جایی که عقل به زمین و خاک مشغول شود و از آسمان و ورا غافل، صاحب خردمندش عار خواهدداشت از داشتنِ آن و دیوانگی و «بی‌عقلی» را انتخاب می‌کند.
یک پرسش: حال اگر عقل خاک‌پرست و به تَبَع آن کُند نباشد چطور؟ آیا می‌توان در مقابل عقل‌کند‌تن‌پرست*، عقل‌تُند‌جان‌پرست** متصور شد و ضمن بیگانگی با عقل اول، به عقل اخیر متکی شد؟!
___
* پرست اول از ریشه‌ی پرستیدن
** پرست دوم با ربشه‌ی پرستاری (؟)