گنجور

حاشیه‌گذاری‌های عباس نوری بیگ لو یی

عباس نوری بیگ لو یی

قابل عرض


عباس نوری بیگ لو یی در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:

شهریار عزیز در این سروده ی سراسر احساس خویش، خاطرات کودکی خود را چنان با ذوقِ درآمیخته با حسرت بیان می کند، که حتی اگر فوق دکترای ادبیات آزری، آذری و ترکی هم داشته باشی، اما یک بار پرواز بی هوای کبک رمیده در صحرا و فرار  خرگوش آرمیده در لانه اش زیر بوته را تجربه نکرده باشی، که ندانی الان باید بترسی، یا ذوق کنی یا اینکه برای گرفتن آن خرگوش و کبک بدنبالش بدوی یا اینکه خنده ی عشقعلی دایی جانت را تماشا کنی که به این غافلگیری ات می خندد، نمی توانی روح این بیت از شهریار را درک کنی "حیدر بابا کهلیک لرین اوچاندا، کول دیبینن دوشان قالخیب قاچاندا؛ . . .  بیزدن ده بیر مومکون اولسا یاد ائله، . . . "

قضیه پرواز کبک و فرار خرگوش نیست، قضیه یادآوری خاطرات تکرار نشدنی دوران خوشی است که دیگر بازنمی گردد و شهریارِ عاشق و به دور افتاده از آن دوران، یک جورایی خواهش می کند که برای هرکس چنین دوران خوشی ایجاد شد یاد او هم بیفتد و یک یادش بخیر شهریار بگوید. 

یاد شهریار و تمامی کسانی که در این شعر از آنها یاد شده به خیر.

یاد ام‌لقمان عمه و عشقعلی دایی من هم به خیر که تمام کودکی من سراسر از آن خاطرات خوش و بیادماندنی و متاسفانه برگشت ناپذیر است.

 

sunny dark_mode