رضا تبار
رضا تبار در ۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۱۷ دی ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
معنی ابیات
1- ماه روزه تمام شد و عید(رمضان) پدیدار گشت و دلها به شور و شوق افتاد.
-شراب(عشق)درخمخانه(دل)رسید و زمان نوشیدنش است.
2-نوبت زاهدان ریایی سختگیر بسر رسید.
- زمان رندان(پاک دلان بیباک و زیرک) و وقت طرب (شادی)فرا رسید .
3-(خطاب به کوته اندیشان): چرا باید کسی را که اینچنین عشق می ورزد سرزنش کرد؟!،
- این چه عیبجویی نابخردانه است. این چه اشتباهی است؟!(که شما می کنید).
4-عشق ورزی که تو عیبش میدانی بهتر از،
- آن زهدی است که آمیخته با تظاهر و ریا است.
5-ما پاک دلان کسانی نیستیم که اهل ریا یا همسو با ریا و ریاکاران باشیم.
- خداوند عالم و آگاه که از اسرار درون (انسانها) با خبر است بر حال ما شاهد است.
6-ما احکام الهی را بجا می آوریم و به کسی بدی(آزار) نمی رسانیم.
- وآنچه که (شرع) حلال نکرده ما حلال نمی خوانیم.
7-چه اشکالی دارد اگر من(حافظ) با تو (زاهد) در راه عشق و معرفت قدم برداریم.
- باده(عشق) از بوته انگور(کنایه از خاستگاه عشق است که از از وجود عارف و سالک برخاسته )است نه از خون شما(بنابراین اگر این عشق تبعاتی هم داشته باشد ، برای خود عاشق است . نه شما!).
8-چگونه می توان خصیصه عشق را که خود عیب زدا است(مثل زدودن غفلت -ریا -تظاهر ...از شخصیت انسان)عیب دانست!
- بفرض اینکه عیب هم باشد! آیا انسان بدون عیب هم وجود دارد؟
رضا تبار در ۲ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۰، ساعت ۱۶:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:
معنی ابیات
۱ - ای شاهد قدسی( محبوب / پیر دانا و صاحبدل ) چه کسی می تواند حقیقت تو را باز شناسد.
- و تو ای مرغ بهشتی (پیر/ انسان کاملی که به وصال محبوب ازلی رسیده) غذای معنوی خود را از چه کسی دریافت می کنی؟
۲-از این فکر جانکاه و جانسوز خواب از چشمانم رخت بست
-که تو ( ای کسی که مقام معنوی عالی داری)به کجا تقرب جستی که این چنین باعث آرامش و آسایش خاطرت شده است؟
۳-ای کسی که در جستجوی خدا هستی/ ای دل/ حافط،
- امیدوارم که اینطور نباشد که تو در فکر آمرزش (عفو گناهان) و صواب(اجر و پاداش) نباشی!
۴-ای محبوب چشمان مست تو (که سرچشمه عشق است)دل عاشقانت را ربود.،
- پیدا است که فیض روحی و معنوی که می دهی خیلی مست کننده است(عشقی که از تو سرچشمه می گیرد خیلی مست کننده است و انسان را از خود بیخود می کند).
۵- ان تیری که تو( به منطور تنبیه) بر دل من پرتاب کردی(فکر و عمل من را تو با حوادث هدایت می کنی) با اشاره ی(چشم و ابرویت) عمدا به خطا رفت (رفع کردی)،
- تا ببینیم رای و نظر نیک تو دریاره ما جه باشد.
۶-هرچه از دوری تو ناله و فریاد کردم نشنیدی.
- پیداست که آستان تو خیلی دور است( ما از تو خیلی دور هستیم).
۷- مواظب با سراب این بیابان(دنیا) باش،
- تا غول ( دیو/شیطان) با نشان دادن یا وسوسه زیبایی های کاذب دنیا تو را فریب ندهد.
(مواطب شیطان دیو سیرت درون خود باش که تو را با دلبستگی های کادب فریب ندهد)
۸- ( ای دل/ حافظ) امیدوارم که در پیری راه و رسم بهتری پیشه کنی،
- زیرا جوانی ات ( با ناپختگی) در راه نادرست طی شد.
۹- این قصر دل افروز( سرای روشن دل) که جایگاه الفت و عشق است ،
خدا نکند که از آفات و بلایای روزگار خراب شود.
۱۰- حافظ غلامی( بنده ای) نیست که از خواجه( ارباب/ در اینجا خداوند)بگریزد،
- .بر سر لطف دیرین بیا که من عاشق سرزنشی هستم که در پی آن لطف تو را در بر دارد.