گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
رودکی

نارفته به شاهراه وصلت گامی

نایافته از حسن جمالت کامی

ناگاه شنیدم ز فلک پیغامی:

کز خم فراق نوش بادت جامی!

کسایی

نارفته به شاهراه وصلت گامی

نایافته از حسن و جمالت کامی

ناگاه شنیدم از فلک پیغامی

کز خُمّ زوال نوش بادت جامی

ابوسعید ابوالخیر

بی پا و سران دشت خون آشامی

مردند ز حسرت و غم ناکامی

محنت زدگان وادی شوق ترا

هجران کشد و اجل کشد بدنامی

عطار

نه سوختگی شناسم و نه خامی

در مذهب من چه کام و چه ناکامی

گویی که به صد کسم نگه میدارند

ورنه بپریدمی ز بیآرامی

باباافضل کاشانی

ای تو به مجردی نرفته گامی

چه‌ات زهرهٔ آن بود که جویی کامی

تو درد فراق نیمه شب برده نه‌ای

در صحبت او کجا رسی تا خامی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه