گنجور

 
 
 
خواجوی کرمانی

هر لحظه که یاد آن جفا کیش کنم

از ناله دل خلق جهان ریش کنم

از بسکه زنم بر سر از اندوه فراق

بنشینم و خود سرزنش خویش کنم

قدسی مشهدی

از خوف، گهی خاطر خود ریش کنم

گه تکیه به عفو بخشش‌اندیش کنم

امّید و هراس در دلم یکسانند

یا رب تو بگو کدام را پیش کنم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه