گنجور

 
جامی

هر چند زند لاف کرم مرد درم دوست

دریوزه احسان ز در او نتوان کرد

دیرین مثلی هست که از فضله حیوان

نارنج توان ساخت ولی بو نتوان کرد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode