در دیدهام چه نور روانست آن یکی
این طرفه تر ز دیده نهان است آن یکی
ارباب حسن اگر چه بدل جای کردهاند
لیکن تناند جمله و جانست آن یکی
گاهی باین و گاه بآن میرود گمان
هم این و آن نه این و نه آنست آن یکی
هم او جهان و هم ز جهان برتر است او
چون با تو جان که جان جهانست آن یکی
در دائره زمان و مکان زو نشان مجو
بالاتر از زمان و مکانست آن یکی
تا چند گوش بر خبر و چشم بر دلیل
بگشای چشم دل که عیانست آن یکی
تاکی از ین و آن طلبی آنکه با تو هست
بگذر ز این و آن که همانست آن یکی
در شأن آن یکی ببیان گفتگو مکن
برتر ز گفتگو و بیانست آن یکی
خاموش باش فیض که از وصف برتر است
دیگر مگو چنین و چنانست آن یکی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.