ای دوست بیا که طاقتم طاق شده
جان و دل و دین بوصل مشتاق شده
شبها تا کی شمارم اختر گوئی
جسمم همه وقف این کهن طاق شده
جان مانده ز فکر و ذکر و تن هم ز عمل
بر دوش روان بار بدن شاق شده
نه صبر بدل مانده نه قوت ببدن
اعضای رئیسه روح را عاق شده
اجزای تنم ز یکدگر پاشیده
شیرازه گسسته دفتر اوراق شده
گفتن باشاره رفتنم با دست است
مژگانست زبان و ساعدم ساق شده
چندی غم و خرمی بهم میخوردم
هر جرعه کنون غمیست راواق شده
حالی دارم که هرکه بر من گذرد
تا دیده سراسر همه اشفاق شده
ای فیض بیا ز شکوه بگذر تن زن
اینست که جان گذشته و چاق شده
این ظلمت ظاهر بعدم گشته روان
باطن ز ثنای قدس اشراق شده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به شدت از درد و فراق عشق سخن میگوید. او در حس یأس و ناامیدی به سر میبرد و احساس میکند که طاقت او تمام شده است. شبها به ستارهها نگاه میکند و از تنهایی و دوری عشقش رنج میبرد. اعضای بدنش از تحمل این درد ناتوان شدهاند و به نظر میرسد که روح و جسمش در حال جدا شدن از هم هستند. او از عدم قدرت جسمی و روحیاش میگوید و احوالش به قدری نابسامان است که دیگران هم از دیدن او متأثر میشوند. در نهایت، شاعر از فیض و نور الهی دعوت میکند تا به او کمک کند و از این رنج و تاریکی رهایی یابد.
هوش مصنوعی: ای دوست، بیایید که دیگر توانم اندازهای نیست و جان و دل و دینی که دارم به خاطر اشتیاقم به شما به تنگ آمده است.
هوش مصنوعی: شبها تا چه زمانی باید ستارهها را بشمارم، در حالی که تمام وجودم به این سقف قدیمی اختصاص یافته است.
هوش مصنوعی: زندگی به خاطر فکر و یاد خدا خسته شده و بدن هم از کار و تلاش سنگینی میکشد.
هوش مصنوعی: دیگر نه توانایی انتظار هست و نه قدرت در بدن اعضای رئیسه روح، انگار که به نوعی به بیخبری رسیدهاند.
هوش مصنوعی: بدن من از هم جدا شده و مانند کاغذی که ورقهایش پراکنده شده، به هم ریخته و بینظم است.
هوش مصنوعی: شخصی به خاطر ناتوانی در بیان احساساتش، به حرکات و اشارههای خود اتکا دارد. او میگوید که چشمانش به مانند زبانی سخن میگوید و با حرکات دستش احساساتش را منتقل میکند. در این حالت، او نمیتواند به راحتی صحبت کند و احساساتش را تنها از طریق حرکات خود بیان میکند.
هوش مصنوعی: مدتی بود که در کنار غم و شادی بودم، اما حالا هر نوشیدنی که مینوشم به غم تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: حالی دارم که هر کس بر من میگذرد، وقتی مرا میبیند، تمام وجودش مملو از محبت و شفقت میشود.
هوش مصنوعی: ای فیض، بیا و از عظمت خود کم کن، تن خود را برای این کار آماده کن. این حالت نشاندهنده این است که جان از خود گذشته و به رشد و شکوفایی رسیده است.
هوش مصنوعی: این تاریکی ظاهری باعث شده که روح باطن روشن شود و به واسطه مدح و ستایش، نورانی گردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.