بغم خویش دل ما خوش کن
خستگانرا بمدارا خوش کن
از فلک هر چه بما میآید
تو گوارا کن و بر ما خوش کن
دل ما را بقضا کن راضی
خاطر ما به بلاها خوش کن
من اگر قابلم ار ناقابل
تو قبولم کن و بدرا خوش کن
گر تقاضای قبولت باید
اولم پس بتمنا خوش کن
پایم ار نیست بسویت آیم
بسرم آی و سراپا خوش کن
خوش و ناخوش بخوشی دار مرا
ناخوشیها بخوشیها خوش کن
فیض را نیست بغیر از تو کسی
بدیش را بکرمها خوش کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.