از بوی می عشق برنگ آمدهام
باز شه عشق را بچنگ آمدهام
کی باشد عاشقی دچارم گردد
از صحبت عاقالان بتنگ آمدهام
شد خسته بخار زهد اول قدمم
ره را همگی بپای لنگ آمدهام
مقصد بنگر ز سختی راه مپرس
در هر قدمی پای بسنگ آمدهام
عمرم به شتاب رفت هنگام شباب
پیرانه سر این ره به درنگ آمدهام
در صورت اگر بعاقلان می مانم
در معنی لیک شوخ و شنگ آمدهام
در سینهٔ دوستان سردوم چونفیض
در دیدهٔ دشمنان خدنگ آمدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از کش مکش خرد بتنگ آمدهام
وز نام پسندیده بننگ آمدهام
از بس که ز خویش ناخوشیها دیدم
با خویش چو بیگانه بجنگ آمدهام
تا دیو فکنده دام افتاده بدام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.