گنجور

 
فیاض لاهیجی

این غزل در گزیدهٔ غزلیات فیاض در دسترس از طریق وبگاه چکامه به همت مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزهٔ علمیه اصفهان وجود دارد.

جمعی که یادبود فراموش کرده‌اند

سرمایهٔ وجود فراموش کرده‌اند

از یاد برده‌اند مرا بی حقیقتان

خود را ببین چه زود فراموش کرده‌اند

از کس شکایتم به جز از بخت تیره نیست

آتش به جرم دود فراموش کرده‌اند

هرگز لباس عافیت ما نشد تمام

گر تار داده، پود فراموش کرده‌اند

خوش باد وقت عیش فرورفتگان خاک

کاین گنبد کبود فراموش کرده‌اند

غفلت چنان گرفته فرو اهل هوش را

کز لذت شهود فراموش کرده‌اند

آسوده‌اند در بغل تیغ عاشقان

اندیشهٔ حسود فراموش کرده‌اند

از بس که محو لذت زخمند بیدلان

بر سر کلاهخود فراموش کرده‌اند

هرگز نوازشم به جفایی نمی‌کنند

این حاتمان که جود فراموش کرده‌اند

با ناله‌های زار من ارباب انتعاش

از نغمه‌های عود فراموش کرده‌اند

من خود نگویم این که وفا بود یا نبود

گر بود و گر نبود فراموش کرده‌اند

فیاض اضطراب تو جایی نمی رسد

این دست و پا، چه سود فراموش کرده‌اند