مزید مرتبۀ منظوری بر مرتبۀ ناظری بدان بدانی که در آفتاب نگاه کنی، ای عزیز چون نظر آفتاب بر تو بود قوۀ باصرۀ تو بپرتونور او بینا بود و در بینائی توانا بود و چون نظر تو در آفتاببود نور باصرۀ تو بقوت او ضعیف شود و تخلل پذیرد و خوف نابینائی بود بدین نسبت بینائی در منظوری بهتر از آنکه بینائی در ناظری. ای برادر اگر تأثیر نظر ملوک دانستۀ بدانی که منظوری اولیتر، عاشق مغلوب بهتر و منظوری بنسبت ناظری مغلوبیست آنچه خاک زر میشود و سنگ گوهر میشود بیمن منظوریست آن رونده از سوزش عشق خواست که ناظر شود گفت اُنْظُر الیکَ. زخم لَنْ تَرانی بر قوت باصره خورد آن واصل دیگر که در مسند منظوری نَظْرَةً مِنْکَ یَکْفینی میگفت برو، درو ناظر شد اَلَم تَرَ اِلی رَبِّکَ.. ای عزیز چون او دیده شود آنگاه دیده شود همو منظور بود و همو ناظر:
چون دیده شوی مراو پس دیده شوی
بیننده تو باشی ای نکوروخود را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.