گنجور

 
ابن یمین

از تاب جگر دوش روانم میسوخت

خون دل و مغز استخوانم میسوخت

میسوختم و اشک همی ریخت چو شمع

و آن اشکم ازان بود که جانم میسوخت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode