هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حس شکرگزاری و قناعت سخن میگوید و به آرامش روحی خود در زندگی اشاره میکند. او از بحث و جدل با دیگران فاصله گرفته و نه از گذشته ناراحت است و نه به آینده فکر میکند. در کلبهای دور از هیاهو، به حال و روز خود مشغول است و از زندگی ساده و آرامشبخش خود لذت میبرد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حس شکرگزاری و قناعت سخن میگوید و به آرامش روحی خود در زندگی اشاره میکند. او از بحث و جدل با دیگران فاصله گرفته و نه از گذشته ناراحت است و نه به آینده فکر میکند. در کلبهای دور از هیاهو، به حال و روز خود مشغول است و از زندگی ساده و آرامشبخش خود لذت میبرد.
هوش مصنوعی: ما به شکرگزاری در زندگی مشغولیم و رضایتمندانه هر سال از جدل و منازعهی خوب و بد دیگران بینیاز شدهایم.
هوش مصنوعی: دل نه به گذشته فکر میکند و نه به آینده نگران است. ما در کلبهی تنهاییامان مشغول به حال و زندگی خود هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سه چیز ببرد از سه چیز تو وصال
از رخ گل و از لب مل و از روی جمال
سه چیز ببرد از سه چیزم همه سال
از دل غم و از رخ نم و از دیده خیال
هر نَعت که از قبیل خیرست و کمال
باشد ز نُعوت ذات پاک متعال
هر وصف که در حساب شرّست و وبال
دارد به قصور قابلیات مآل
در هجر همی بسازم از شرم خیال
در وصل همی بسوزم از بیم زوال
پروانه شمع را همین باشد حال
در هجر نسوزد و بسوزد ز وصال
از حمله سمند تو ، ز آسیب نعال
لرزان کند اجزای زمین از زلزال
وز هیبت تیغ تو عدو را مه و سال
الماس رود بجای خون از قیفال
نسگالیده وصال آن مه نیک سگال
افکنده بند با طرب و حسن و جمال؟
هر چند وصال خوش بود در همه حال
خوشتر نبود ز ناسگالیده وصال
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.